چکیده:
عرفان اجتماعی مولود طبیعی حقیقت و واقعیت عرفان از رهگذر سیرانفسی در اسفار چهارگان عرفانی است که دو سفر اول و دوم مقدمه حدوثی آن در سفرسوم و سپس تجلی تام عرفان اجتماعی در سفر چهارم در اصول"نبوت و امامت" خواهد بود. عرفانی که سه آموزه بنیادین: 1- هدایت 2- تربیت 3- ولایت را درعناصری مثل هادی، مربی و ولی در درون خود میپرورد و نهضت حسینی و قیام کربلا و واقعه عاشورا بعنوان "فعل معصوم" دراین خصوص از منبعیت و حجیت معرفتی – رفتاری یا بینشی، گرایشی و کنشی متعالیه برخوردار میباشد و اهمیت و ضرورت عرفان اجتماعی را درزمانی که برخی تلاش میکنند عرفان را امری فردی منهای کنشگریهای اجتماعی و بدون ظرفیت نگاه تمدنی نشان دهند دو چندان میکند. مسئله محوری نوشتار عبارت است آیا نهضت حسینی از قابلیت و ظرفیت لازم و کافی برای درک و دریافت عرفان اجتماعی و سلوک جهادی – انقلابی تمدن ساز برخوردار هست؟ روش بحث روشی ترکیبی در مواجهه با آموزهها، گزارهها و وقایع نهضت حسینی میباشد و برونداد مقاله نیز اثبات و تبیین جامعیت نهضت دربیان و تبیین عرفان اجتماعی امامت محور و ارائه فلسفه زندگی اجتماعی معناگرای انقلابی و عدالت گسترانه است.
خلاصه ماشینی:
تمام مباني اسلامي را اگر تحليل کنيم ، بازگشت به توحيد ميکند (مطهري، ١٣٧٨: ج ١٥، ص ٧٣١-٧٣٣) و در عرفان اهل بيتي توحيد عرفاني نيز تنها در فرد ظهور ندارد، بلکه در جامعه نيز متجلي است و سفر سوم و چهارم عرفاني، همان جنبه ها و تجليات عرفاني توحيد در سفرهاي اول و دوم ميباشد و توحيد عرفاني، توحيدي عيني و اجتماعي و توحيد فعال است ، نه توحيد فردمدارانه صرف و منفعل و عرفان اجتماعي در پرتو نهضت حسيني نيز از توحيد و عدالت اجتماعي صائب و صادق ، سالم و سازنده ، فعال و مبتني بر عقلانيت و معنويت برخوردار ميباشد و واقعه عاشورا فعل معصوم (ع ) است و حجت و بينه و در واقع صراط مستقيم سلوک و لازمه اش تحليل گفتماني و نگاه فلسفه تاريخي و تبيين همه جانبه عرفاني آن است تا در کنش گريهاي فعال و نه منفعلانه ، عزيزانه و نه ذليلانه امام (ع ) از مدينه تا مکه و سپس کربلا که اوج کنش گريهاي انقلابي و حماسياش در عصر عاشورا و ميدان مبارزه و قتل گاه (مشهد اباعبدالله الحسين (ع )) شکل گرفت ، مورد تأمل معرفتي و تحمل عقلاني قرار گرفته و الگو و مدل زيست عرفاني براي همه اعصار و امصار و تمامي نسل هاي دور و نزديک شود.