چکیده:
علامه مجلسی (1037-1110ق)، یکی از دانشمندان برجسته شیعه است که در آراء او، نظام معنایی مشخصی برای سامان زندگی روزمره شیعه در دوره غیبت تدوین شده است. صورتبندی یک نظریه اجتماعی ـ سیاسی در جهت تشکل و ساماندهی جامعه شیعه در اندیشه وی اهمیت اساسی دارد. سؤال این است که علامه مجلسی این صورتبندی را برای شیعیان در عصر غیبت چگونه ترسیم کرد؟ این مقاله با استفاده از نظریه ساختار فرصت سیاسی و تحلیل گفتمان، این فرضیه را آزمون میکند که علامه با استفاده از فرصتهای ساختار سیاسی در دوره دو پادشاه آخر صفوی یعنی شاهسلیمان و شاهحسین، دست به صورتبندی و تثبیت نظام گفتمانی شیعه زد. این گفتمان دارای سه لایه است: وی در لایه اول، اغیار گفتمانی شیعه را متمایز و بازنمایی مینماید. در سطح دوم، فقه فردی و احکام ساحت زندگی خصوصی و عمومی شیعه را مطرح میسازد و در لایه سوم نیز فقه سیاسی و الگوی کنش سیاسی برای عصر غیبت را تئوریزه میکند.
خلاصه ماشینی:
سؤال اين است که علامه مجلسي اين صورتبندي را براي شيعيان در عصر غيبت چگونه ترسيم کرد؟ اين مقاله با استفاده از نظريه ساختار فرصت سياسي و تحليل گفتمان، اين فرضيه را آزمون ميکند که علامه با استفاده از فرصتهاي ساختار سياسي در دوره دو پادشاه آخر صفوي يعني شاهسليمان و شاهحسين، دست به صورتبندي و تثبيت نظام گفتماني شيعه زد.
دوره صفوي از جمله دورههاي تاريخي ايران و اسلام است که همکاري علما و پادشاهان وارد مرحله تازهاي شد و برخي از علماي بزرگ شيعه به ويژه علامه محمدباقر مجلسي، ضمن حضور در عرصه عمل سياسي و اجتماعي، در حوزه نظر نيز به طرح و بسط گفتمان سياسي - اجتماعي شيعه اهتمام جدي ورزيدند و نقش موقعيت سوژگي را در چرخش گفتماني جامعه عصر صفوي و هژموني گفتمان شيعه ايفا کردند.
علامه مجلسي به عنوان يک رهبر فکري در گام نخست، اغيار گفتمان شيعه را مشخص کرد؛ در گام ديگر، معنايي لازم را براي ساحتهاي خصوصي و عمومي تهيه نمود و در نهايت صورتبندي مشخصي از آموزههاي سياسي و الزامات شيعه بودن در ساحت سياست تهيه کرد و در اين گفتمان، دقيقاً و جزء به جزء مشخص ساخت که شيعه در عصر غيبت بايد چگونه رفتار کند.
علامه مجلسي، در سايه اين فرصتهاي معناساز ساختاري، تلاش زيادي به خرج داد تا به مثابه رهبري فکري، نقش موقعيتسوژگي را ايفا کند و با صورتبندي گفتمان سياسي شيعه، نظريه معتبري در چگونگي همکاري مردم، علما و حکومت عرضه نمايد و از طرف ديگر، تکليف شيعيان بسياري را نيز مشخص سازد که به جائر بودن تمامي حکومتهاي عصر غيبت اعتقاد داشتند.