چکیده:
سنایی شاعر پیشگامی است که مسائل عرفانی را در حوزه غزل و قصیده وارد کرد. سنایی نماینده شعر اخلاقی و عرفانی زمان خویش است. استفاده از مضامین رندانه و مفاهیم قلندرانه چنان جایگاهی دارد که پس از سنایی، شعرایی همچون عطار و مولوی و حافظ، آنها را در شعر خود به کار بردهاند. روح خاصی در عرفان سنایی ساری و جاری است که با عرفای قبل و بعد از او تفاوتی دارد به طور مثال قلندر در شعر عطار جلوههای منفی و مثبت دارد اما حکیم سنایی با شیوه ملامتی، از هرچه نام مسلمانی و ظاهری خداپسندانه اما باطنی نفرتانگیز دارد، دوری میکند. خرابات و پیر خراباتی و ویژگیهای او دو عنصر مهم در قلندریات سنایی به شمار میرود. از طرفی در تحلیل محتوایی غزلیات عطار هم بسامد مفاهیم ملامتی چشمگیر است. در این گفتار به این معانی و مفاهیم و مقایسه مختصری با غزلیات عطار عارف پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
ويژگيهاي شعر سنايي دوره دوم زندگاني سنايي، دوره تغيير حال و تکامل معنوي اوست و شـاعر، مـدتي در خدمت مشايخ ، شاگردي کرده و ديرگاهي در تفکر و تأمل به سر برده و مايه علمي خـود را از اين راه ها تکامل داده و با افکار نو و انديشه هاي ديني و عرفاني هموار کرده و از ايـن ميان سنخ فکري جديد و شيوه شاعري تازه خود را پديد آورده ، و در قصايد و غزليـات و قلندريات و ترجيعات متعدد نشان داده و به همان سبک ، معروف شده اسـت .
اين لحن قلندرانه و اسلوب بيان نقيضـي کـه بـا سنايي وارد شعر ميشود همان چيزي است که پس از مختصر تغييراتي در اجزاي سخن ، غزل هاي آسماني حافظ را نيز شکل ميدهد.
دوش ما را در خراباتي شب معراج بود آنکه مستغني بد ازماهم به ما محتاج بود (ديوان : ٤٣٠) بررسي قلندريات سنايي ثابت ميکند که رند خراباتي، شخصيتي کامل يافته و سالک حقيقي طريقت است ، و صفات او با عاشق موجود در غزليات يکسـاني دارد و مـيتـوانيم ادعا کنيم که اين دو شخصيت شعري يک حقيقت دارند با دو نام .
سـنايي در قلنـدريات بيش تر به رند پرداخته تا معشوق خرابـاتي- بـر عکـس غزليـات - امـا بـا جسـت وجـو در اشعارش ميتوان دريافت اين رند همچون قرينه اش در غزليات ، جفاکـار اسـت و بـيوفـا، بيشرم و مخمور است و علم کفر را بر دوش ميکشد: از کفر و ز توحيد مگو هيچ سخن نيـز پيرامن خود زين دو خطرها حرمـي زن (ديوان : ٥٠٧) پير در آثار سنايي ابوسعيد ابوالخير ميگويد: «مدار تصوف بر طريقت بر پير است »(مهيني، ١٣٦٧: ٤٦).