چکیده:
اسلوب گفتگو در قرآن، یکی از بارزترین شیوههای بیان و روشی حکیمانه برای برقراری ارتباط و دعوت به اسلام و تبلیغ آن است. هر گفتگو به عنوان یک ترکیب زبانی، دارای ویژگیها و اسرار بلاغی، لغوی و اسلوبی است که نیاز به واکاوی دارد. یکی از مصادیق گفتگوها، گفتگوی پدر و فرزند است. زیباییهای ادبی و بلاغی آنها به گونهای است که هم واجد آثار تربیتی سازنده است و هم ایده و الگوی ادبی- بلاغی ارزندهای دارد. هدف: هدف از این جستار، ارائۀ خوانشی زیباشناسانه از گفتگوی پدر و فرزند در قرآن بود. روش: پژوهش حاضر مطالعهای کیفی است که به شیوة تحلیلی- توصیفی با تکیه بر روش استنطاقی انجام شده است. یافتهها: در گفتگوهای قرآنی، مسائل خداشناسی با استفاده از اطناب، مسائل تشریعی با اسلوب حکمی، اعمال ناپسند با کنایه و تعریض و مسئلة معاد با زبان استعاری بیان شده و گاهی اسلوب انشایی طلبی مدّ نظر بوده است. نتیجهگیری: در گفتگوهای قرآنی به طور کلی فرزندان با پدران خود با دید تعظیم و حفظ شأن و منزلت پدری که یک امر اخلاقی است و لو اینکه کافر باشند، صحبت میکنند؛ لذا وجود الفاظ عاطفیِ دال بر حفظ حرمت، تقریباً در همة موارد مشهود است که میتواند به عنوان الگوی رفتاری در جامعه بیشتر برجسته شود. در مواردی که پدران، فرزندان خود را خطاب قرار میدهند، باز الفاظ بیانگر محبت و عاطفه بر زبان جاری میشود، هر چند فرزند از گمراهان باشد.
The style of conversation has been used as one of the most prominent modes of expression and a wise method for communicating and inviting people in Islam and its propaganda. Each conversation- as a linguistic composition- has rhetorical, lexical and style features and secrets that need to be analyzed. One example of these conversations is the father-child conversation. Their literary and rhetorical styles are such beauties that they have both constructive educational effects and have valuable literary-rhetorical ideas and patterns. Objectives: The purpose of this essay is providing a beautiful reading of the dialogue between father and child in Quran. Method: The present study is a qualitative study using analytical-descriptive method based on inferential method. Results: It indicates that theological issues have been expressed in the conversations with the use of theology and the anatomical issues with the wisdom style and the obscene acts with the metaphor and the resurrection and the problem of the resurrection with the metaphorical language and sometimes the inquisitive style. Conclusion: In the Quranic dialogues, generally speaking, children spoke to their fathers with the view of bowing down and preserving the dignity of their father, which is ethical, and thus being infidels. All are evident, which can be highlighted as a role model in society. In cases where the fathers addressed their children, the rhetoric expressing affection and affection would flow into the language, even though the child was misguided.
خلاصه ماشینی:
گفتگوهاي پدر و فرزند در قرآن از منظر رتوريک رمضان رضائي ١ چکيده اسلوب گفتگو در قرآن، يکي از بارزترين شيوههاي بيان و روشي حکيمانه براي برقراري ارتباط و دعوت به اسلام و تبليغ آن است .
نتيجه گيري: در گفتگوهاي قرآني به طور کلي فرزندان با پدران خود با ديد تعظيم و حفظ شأن و منزلت پدري که يک امر اخلاقي است و لو اينکه کافر باشند، صحبت ميکنند؛ لذا وجود الفاظ عاطفيِ دال بر حفظ حرمت ، تقريباً در همۀ موارد مشهود است که ميتواند به عنوان الگوي رفتاري در جامعه بيشتر برجسته شود.
در آيۀ شريفه ، جملۀ «َياَ بنِيَّ» ندا براي استعطاف است ؛ جملۀ «إِنَّ الَّلهَ اصْطَفَيَ لکُمُ الدِّين َ» خبر ابتدايي و غرض از آن، فايدة خبر است و «َفَلاَ تمُوُتنَّ إَِّلا وَأَْنُتمْ مُسْلِمُونَ» داراي ايجاز بليغ است ؛ يعني پايبند اسلام باشيد و به اين پايبندي استمرار ورزيد و تا زمان مرگ از آن فاصله نگيريد.
اين گفتگو بيانگر اهميت دادن پدر به سلامت عقيده و ايمان فرزندان خود است و تأکيد بر اينکه خداوند در ميان همۀ راهها، راه دين را براي ما برگزيده است .
علاوه بر اين ، در جمله مجاز عقلي نيز وجود دارد و آن عبارت است از: اسناد فعل يا شبه فعل به يکي از متعلقات فعل از قبيل فاعل ، مفعولبه ، مصدر، آلت ، زمان، مکان و سبب که به اعتقاد متکلم غير «ما هو له » باشد با آوردن قرينه اي که دلالت کند بر اينکه اين اسناد، غير حقيقي است (رجائي، ١٣٧٢: ٣٥).