چکیده:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اختلالات هیجانی-رفتاری، خودپنداره و پیشرفت تحصیلی بین فرزندان دارای والدین وابسته و غیر وابسته به مواد انجام شد. روش: این پژوهش یک طرح علی-مقایسهای بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر مدارس متوسطه دولتی (دوره اول و دوم) دبیرستانهای غرب شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1397 بود. از بین آن ها، 328 دانش آموز با استفاده از روش نمونهگیری چند مرحله ای انتخاب شدند. نمونه مطالعه در دو گروه مساوی از دانش آموزان با و بدون والدین وابسته به مواد قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ (فرم خودسنجی) و مقیاس خودپنداره را تکمیل کردند. همچنین، برای سنجش پیشرفت تحصیلی از معدل نمرات ارزیابی پایانی نوبت اول استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دانش آموزان دارای والدین وابسته به مواد در مقایسه با دانش آموزان بدون والدین وابسته به مواد به طور معناداری نمرات بالاتری در زمینه اختلالات هیجانی-رفتاری، خودپنداره منفی و پیشرفت تحصیلی ضعیف داشتند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که والدین وابسته به مواد زمینه بروز اختلالات هیجانی-رفتاری، خودپنداره منفی و پیشرفت تحصیلی ضعیف را در فرزندان خود ایجاد میکنند.
Objective: The present study was conducted to compare emotional-behavioral disorders, self-concept and academic achievement between children with substance-dependent and non-dependent parents. Method: This study was a causal-comparative design. The statistical population included all male students of public high schools (first and second periods) in the west of Tehran in 2018-2019. Among them, 328 students were selected using multi-stage sampling method. The study sample was divided into two equal groups of students with and without substance-dependent parents. Participants completed the Achenbach system of empirically based assessment (self-assessment form) and the self-concept scale. Also, the GPA of the final evaluation scores of the first round was used to assess academic achievement. Data were analyzed using multivariate analysis of variance (MANOVA) and post hoc test. Results: The results showed that students with substance-dependent parents had significantly higher scores in the field of emotional-behavioral disorders, negative self-concept and poor academic achievement compared to students without substance-dependent parents. Conclusion: It seems that substance-dependent parents cause emotional-behavioral disorders, negative self-concept and poor academic achievement in their children.
خلاصه ماشینی:
سـوءمصـرف مواد باشـند، نمیتوانند فضـای عاطفی و آرامی در کانون خانواده برای فرزندان فراهم کنند، کنترل و یادگیری اجتماعی در این فضـا به صـورت نامناسـب شـکل میگیرد و تعـاملات و مهـارت هـای اجتمـاعی بـه خوبی انجـام نمیشـــود و فرزنـدان در آینـده درگیر آســیب های اجتماعی فراوانی میشــوند که عوامل روانی و اجتماعی فراوانی به دنبال دارد (نیازی، شـریفی، نوروزی و هادیزاده ، ١٣٩٥).
هاردی ٤ (٢٠١٧) در تحقیق خود تحت این عنوان که چگونه سـوءمصـرف مواد والدین بر روی رشـد و سـلامت کودکان تاثیر میگذارد، نشـان داد که سـوءمصـرف مواد به وسـیله واـلدین ـنه تنهـا بر ســـلامـت روانی و جســـمـانی کودکـان اثر میگـذارد، بلکـه در رابطـه او ـبا دیگران نیز ـتاثیرگذار اســـت ، ـبه طوری کـه او در روابط ـبا دیگران اســـترس طولانیمـدت ، تشـویش و اضـطراب را تجربه میکند.
Ary, Duncan, Biglan, Noell & 6.
Solis, Shodur, Burns & Hussong 3.
سـالو و فلایکت ٢ (٢٠١٣) در مطالعه خود که در حوزه مشـکلات رشـدی، تحصـیلی و هیجانات انجام دادند به این نتیجه دســت یافتند که فرزندان دارای والدین وابســته به مواد مشـکلاتی را در کنترل توجه ، تنظیم هیجانی و مهارت های شـناختی-اجتماعی در سـال های بعدی زندگی خود دارند و آنان از اختلالات روان پزشکی رنج میبرند.
پژوهش های دیگر نیز این یافته را تـائیـد میکننـد از جملـه :پژوهشـــی کـه بـه منظور مقـایســـه اختلالات رفتـاری در کودکـان دارای پدر وابسـته به مواد انجام شـد و یک طرح علی-مقایسـه ای بود از ٨٠ دانش آموز (٤٠ دانش آموز با پدر وابسـته به مواد و ٤٠ دانش آموز با پدر غیر وابسـته ) که به روش خوشـه ای تصـادفی انتخاب شـدند،تشـکیل شـده بود.