چکیده:
دونالد ترامپ در انتخابات سال 2020 با وجود واگذاری نتیجه، موفق به کسب بیش از 74 میلیون رأی شد که رکورد درخورتوجهی برای کاندیدای شکستخورده در این کشور است. این نتیجه درحالی حاصل شد که وی و دولتش طی چهار سال آماج انتقادات و مخالفتهای داخلی و خارجی گستردهای قرار داشتند. انتخابات 2020 نشان داد که باورهای ناسیونالیستی ترامپ بهرغم تقابل آشکار با گفتمان هژمونی لیبرال، که چند دهه در سیاست آمریکا حاکم بوده، نفوذ گستردهای در کشور یافته است. سؤال مقالة حاضر این است که چرا آمریکا در دورة ترامپ در مسیر ناسیونالیسم و ضدیت با گلوبالیسم هژمونیطلبانة لیبرال قرار گرفت؟ فرضیة مقاله این است که هژمونی دولت آمریکا در دورة گلوبالیسم مسائل و هزینههایی به بار آورد که تدریجاً موجب تقویت ناسیونالیسم تندروانه و حمایتگرایانه در کشور شد. مقاله بهلحاظ نظری از تئوری هژمونی لیبرال در روابط بینالملل بهره گرفته است و از نظر روشی به ترکیب دادههای کمی و کیفی گرایش دارد.
Donald Trump got more than 74 million votes in the 2020 presidential election, making a record for the defeated presidential candidate in the United States history. Trump managed to get this result, while he and his administration had been under a wave of accusations including racism, populism, and mismanagement at home and abroad. The 2020 election results indicated that Trump's nationalist discourse despite rejecting the values of a liberal international order, has taken deep roots across the US society. This article aims to answer the question of why the United States during the Trump presidency turned against the US-led liberal international order. In response, this article focuses on the increasing costs of US hegemonic role in international relations. The article as a mixed-method research focuses on the theory of hegemonic stability, arguing that Trumpism has been a result of American hegemonic foreign policy during recent decades.
خلاصه ماشینی:
سؤال مقالـۀ حاضـر ايـن اسـت کـه چـرا آمريکـا در دورٔە ترامـپ در مسـير ناسيوناليسـم و ضـديت بـا گلوباليسـم هژموني طلبانۀ ليبرال قرار گرفت ؟ فرضيۀ مقاله اين است که هژموني دولت آمريکـا در دورٔە گلوباليسم مسائل و هزينه هايي به بار آورد که تدريجا موجب تقويت ناسيوناليسم تندروانـه و حمايت گرايانه در کشور شد.
ازجمله ، گروهي روي اين موضوع تأکيد داشته اند کـه ناسيوناليسـم دولت ترامپ ، که با نوعي بدبيني به ملت هاي ديگر توأم بوده است ، پديدٔە جديـدي نيسـت ، بلکه در آمريکاي قرن نوزدهم ريشه دارد.
سال هاي مياني تا پايان قرن نوزدهم به منزلۀ دورٔە هژموني بريتانيا يا صـلح بريتانيايي و سال هاي پس از جنگ جهاني دوم تـا آغـاز دهـۀ ١٩٧٠ بـه منزلـۀ دورٔە هژمـوني ايالات متحده يا صلح آمريکايي شناخته شده اند، هرچند برخي محققان اين مرزهـاي زمـاني را نارسا ميدانند و به ويژه درمورد هژموني آمريکا بسياري برآن اند کـه در دورٔە پـس از آغـاز دهۀ ١٩٧٠ مجددا به بازسازي گراييده و با مشخصه هايي نسـبتا متفـاوت از گذشـته اسـتمرار داشته است .
با پايان جنگ جهـاني دوم هزينـه هـا کم شد و اين نسبت دوباره کاهش يافت ، اما در مقايسه با پيش از جنگ به مراتب بالاتر بـاقي ماند و طي سال هاي بعد به تدريج به موازات افزايش توليد ناخالص داخلي مخارج دولت هـم به افزايش مل ي پيدا کرد (٢٠٢٠ Chantrill).
References Amadeo, Kimberly (2020), “US National Debt by Year Compared to GDP and Major Events”, The Balance: events-3306287>.