چکیده:
مرزباننامه کتابی است مشتمل بر حکایتها و تمغیلها که مرزبان آن را به زبان قدیم تبرستان نوشت.
این کناب را ابتدا در سال ۵۹۸ هق. محمدبن غازی ملطیوی و بعدها در نیمه نخست قرن هفتم
سعدالدین وراوینی به فارسی برگردانده و تبدیل به یکی از مهمترین آثار ادب فارسی ساختند؛ اثری که با
وجود ارزش و شهرت فراوان» همچنان در هویت نگارندة آن جای تردید است. عنصرالمعالی کیکاوس»
صاحب قابوسنامه و ایناسفندیار» صاحب تاریخ تبرستان» موّلف مرزباننامه را «مرزیانبن رستمین
شروین» میدانند؛ اما سعدالدین وراوینی» موّلف آن را «مرزبانبن شروین» ذکر میکند. قدما و متاّخرین
نیز هریک نظراتی در این باب دادهاند. پژوهش حاضر با هدف معرفی مولف واقعی مرزباننامه و رفع
شبهات موجود انجام شده و به روش کنابخانهای» با تحلیل و نقد نظریات مطرح شده و استناد به منابع
تاریخ تبرستان به این نتیجه دست یافته که بر خلاف قول عنصرالمعالی کیکاوس و ابن اسفندیاره همان
طور که وراوینی گفته» موّلف مرزباننامه» مرزبانبن شروین است؟ مرزبان پسر شروین بزرگی که نه تنها
شاه نبود» بلکه فکر سلطنت را هم در سر نداشت؟ نه مرزبانبن رستمین شروین» سیزدهمین پادشاه از
باوندیه کیوسیه.
Marzbanname is the name of a book which contains narrations and
allegories and that Marzban wrote in old Tabari language. Mohammad
Ibn Ghazi Maltivi first in 598 AH and later SadoddinVaravini in the
first half of seventh century AH translated into Persian and made it one
of the key works in Persian Literature; a work whose real author’s
identity is still unknown, despite its fame and fine values. Onsorolma'
Ali Keykavos, the writer of Ghaboosname and Ibn Esfandyar, the writer
of TarikheTabarestam believe that Marzban Ibne Rostam Ibne Shervin
(the 13th king of Bavandiya Kiyosiyechain) is the real writer of
Marzbanname. But Sa'daddin Varavini believes that MarzbanIbneShervin
(the 5th king of Bavandiye Kiyosiye) is the writer of it. The ancients
and the latter have each commented on the matter. This research
attempts to introduce the real writer of Marzbanname and to remove
the existent questions and is posed in library method, analyzing and
criticizing the ideas and citing the sources of TarikheTabarestans. It is
concluded that unlike the word of Onsorol Ma’ali Keykavous and Ibne
Esfandiyar, the writer of Marzbanname is MarzbanIbne Shervin as
Varavini confirms. Marzbanwho is the son of Shervin and was not a
king and had no thought of it; not MarzbanIbneRostamIbne Shervin
who is the 13thKing of Bavandiye Kiyusiye.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر با هدف معرفـی مؤلـف واقعـی مرزبـاننامـه و رفـع شبهات موجود انجام شده و به روش کتابخانه ای، با تحلیل و نقد نظریات مطرح شـده و اسـتناد بـه منـابع تاریخ تبرستان به این نتیجه دست یافته که بر خلاف قول عنصرالمعالی کیکاوس و ابـن اسـفندیار، همـان طور که وراوینی گفته ، مؤلف مرزباننامه ، مرزبانبن شروین است ؛ مرزبان پسر شروین بزرگی کـه نـه تنهـا شاه نبود، بلکه فکر سلطنت را هم در سر نداشت ؛ نه مرزبانبن رسـتم بـن شـروین ، سـیزدهمین پادشـاه از باوندیه کیوسیه .
» (ملطیوی، ١٣٩٣ : ٣٩ و ٤٠) سعدالدین وراوینی نیز در بازنویسی مشهور خود با نام مرزبان نامه چنین آورده است : « این خریده عذرا را بعد از چهارصد و اند سال که از پس پردة خمول افتاده بود و ذبول بـی نامی در او اثر فاحش کرده و به ایام دولت خداوند خواجه جهان از سر جـوان مـی گـردد و از پیرایه قبول حضرتش جمالی تازه می گیرد و طراوتی نو می پذیرد...
سعدالدین وراوینی می گوید که چهارصد و اند سال ، متن تبری مرزبان نامه گمنام و ناشناخته بود و وی بعد از این مدت آن را بازنویسی کرده است (وراوینی، ١٣٦٧: ٦٢).