چکیده:
نقد روششناختی در نظامهای فلسفی، بهویژه در فلسفه صدرالمتالهین بهعنوان آخرین نظام فلسفی در جهان اسلام، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، آن دسته از تحقیقات انتقادی نیز که صورت پذیرفته، بیشتر ناظر به مقام داوری و نظریهپردازی بوده و نسبت به مقام پژوهش و گردآوری که یکی از ارکان مهم نظامهای فلسفی محسوب میشود، کمتوجهی صورت گرفته است. ازاینرو پژوهش حاضر ناظر به نقد روششناختی فلسفه صدرالمتالهین در مقام پژوهش و گردآوری است. نقدهای وارده بر روش صدرا در پژوهش و گردآوری، معطوف به چهار بخش میشود، که چهبسا بتوان آنها را بهعنوان ایرادات اصلی روش وی در این مقام دانست: تغییر جایگاه مباحث فلسفی، بینظمیدر بیان مطالب، و نبود ترتیب در مسایل، عدم توجه به طرح و بیان مسیله و عدم ارجاعدهی به منابع مورد استفاده، از جمله مواردی است که میتوان در این مقام مورد اشاره قرار داد. نوشتار حاضر با روش کیفی توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانهای میکوشد به تبیین نقدهایی که در این مقام بر روش صدرالمتالهین وارد میشود، بپردازد.
Methodological critique in philosophical systems, especially in the philosophy of Sadr al-Muta'allihin as the last philosophical system in the Islamic world, has received less attention yet. Critical research, meanwhile, has focused on judging and theorizing and little attention has been paid to the method of research and collection, which is one of the important pillars of philosophical systems. Therefore, this paper studies the methods of Sadr al-Muta'allihin in collecting and researching. The objections to Sadra's method of research and collection are divided into four sections, which may be considered as the main drawbacks of his method in this position including, replacing the position of philosophical discussions, lack of discipline, lack of order in expressing issues, lack of attention to the design and expression of the problem, lack of attention to proposing the issues and neglecting the sources. Using a descriptive-analytical method this paper is proposed.
خلاصه ماشینی:
نقدهای وارده بر روش صدرا در پژوهش و گردآوری، معطوف به چهار بخش میشود، که چهبسا بتوان آنها را بهعنوان ایرادات اصلی روش وی در این مقام دانست: تغییر جایگاه مباحث فلسفی، بینظمیدر بیان مطالب، و نبود ترتیب در مسائل، عدم توجه به طرح و بیان مسئله و عدم ارجاعدهی به منابع مورد استفاده، از جمله مواردی است که میتوان در این مقام مورد اشاره قرار داد.
روش، تحلیل روششناختی، مقام تحقیق و گردآوری، صدرالمتألهين مقدمه نظام فلسفی صدرالمتألهین بهعنوان آخرین نظام فلسفی، همواره از ابعاد مختلف مورد نظریهپردازی متفکران و محققان قرار گرفته است، اما عمده تحقیقات صورتگرفته در این حوزه، معطوف به مقولۀ هستیشناسی و معرفتشناسی بوده و تقریباً نوعی بیاعتنایی نسبت به مقولۀ روششناسی، بهعنوان یکی از ابعاد مهم در هر نظام فلسفی، صورت پذیرفته است.
یکی از بهترین نمونهها در باب این نوع روش در پژوهشهای صدرالمتألهين، بحث وجود ذهنی در آثار وی، بهویژه در اسفار است، که براساس روشهای چهارگانه ذکرشده، مورد تحلیل، بررسی و نقد قرار گرفته است.
اما آنچه هدف مهمتر این نوشتار بر آن مبتنی است، رویکردی انتقادی به روش صدرالمتألهین در حوزه پژوهش و گردآوری است، که میتوان آن را در چهار بخش مطرح کرد: تغییر جایگاه مسائل فلسفی، بینظمیدر بیان مطالب و نبود ترتیب در مسائل، عدم توجه به طرح و بیان مسئله و عدم ارجاعدهی به منابع مورد استفاده، مهمترین نقدهای روششناختی صدرالمتألهین در مقام تحقیق، پژوهش و گردآوری است.