چکیده:
موسیقی شعر،ضرباهنگ اصلی ذات شعر است که درک زیبایی شعر را امکانپذیر میسازد. این مساله در شاهکارهای ادبی نشان از سبک خاص خالق اثر دارد که مورد توجه صاحب نظران و ادیبان قرار گرفته است. در این مقاله به منظور درک ظرافتهای موسیقایی در شعر دو حماسه سرای بزرگ، بخشهایی از گشتاسبنامه سروده شده توسط دقیقی و بخشی از شاهنامه فردوسی، از نظر موسیقی شعر مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. منظور از موسیقی در این نوشتار پژوهشی معنای وسیع آن، یعنی فرم و ساخت است. برای بررسی دقیقتر موضوع، هر دو اثر از چهار منظر کلی یعنی: 1.موسیقی بیرونی یا عروض،2.موسیقی کناری یا قافیه و ردیف،3.موسیقی درونی یا آرایههای بیانی، بدیعی و ساختارهای زبانی4.موسیقی معنوی یا همان ساختارهای داستانپردازی و تصویرگری، بررسی شده اند. با ارائه آمارهای دقیق و تحلیل آنها، به نظر می رسد ابیات فردوسی در هر چهار جنبه از انسجام، تنوع، گستردگی و ارزش ادبی بالاتری برخوردار است و از نظر قافیه و ردیف متنوعتر، موسیقاییتر و هنریتر از ابیات دقیقی است. در آرایههای ادبی، دقیقی بیشتر به ظاهر کلام و صنایع لفظی نظر دارد و فردوسی به عمق کلام، ارتباطهای معنایی و آرایههای بیانی توجه کرده است. از حیث داستان پردازی، سخن دقیقی در قیاس با سخن فردوسی، مستقیمتر، مبهمتر و قدیمیتر است؛ اما فردوسی با روایتی واقعیتر، چند بعدی، مفصلتر و با ظرافت ادبی، جذابیت بیشتری ایجاد کرده است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی خواهد بود.
In this article, to understand the musical elegances of two great epic poet, Ferdowsi and Daghighi, we compare some parts of Goshtasbnameh which has been created by both of them. Our intention of music in this article is an extensive meaning namely form and construction. For a more detailed study of the subject, both of them from four direction has been investigated: 1- External music or prosody, 2. Side music or Rhyme and row 3. Internal Music or figures of speech, rhetoric and linguistic structures 4. Contemplative music or structures of fiction and description. With statistical presentations and analysis of them, distinguished that Ferdowsi's verses in four directions had more integrity, variety, expansion and high literary value. Verses, rhyme and rows of Ferdowsi are more various, musical and artistic than Daghighis verses. In figures of speech Daghighi has been more attentions to apparent of speech and rhetoric and Ferdowsi to depth of speech and intellectual relationships. In saying stories Daghighis verses compare to Ferdosis verses are more strictly speaking, more direct and more ambiguous and older but Ferdowsis narrations are mor realistic, multi-dimensional, more detailed, with more subtlety, and creating more attractive.
خلاصه ماشینی:
دراين مقاله به منظوردرکظرافت هايموسيقاييدرشعردوحماسه سراي بزرگ ،بخش هاييازگشتاسب نامه سروده شده توسط دقيقيوبخشيازشاهنامه فردوسي،ازنظر موسيقيشعرموردارزيابي ومقايسه قرارگرفته است .
گشتاسب نامه عنواني است که اولين باراستادذبيح الله صفادرکتاب ارزشمندخودحماسه سراييدرايران ٢به اين ابيات داده است والحق نيز،موردقبول طبع هنرمندان وسخن شناسان قرارگرفت .
(ياحقي،١٣٧٥:٦٨و٦٩) نگـه کـردم اين نظم سست آمـدم بسـي بيت نـاتنــدرست آمـدم من اين زان بگفتـم کـه تاشـهرياربـدانـدسخــن گفتــن نابـکار دوگوهربداين بادوگوهـرفـروش کنـون شـاه داردبه گفتارگوش سخن چون بدين گونه بايدت گفت مگوومکن طبع بارنج جفت » (شاهنامه ،١٣٧٦:١٣٦) داستان گشتاسب وسروده شدن آن توسط دقيقيوفرودسيامکان مناسبيرابرايمقايسه بين اين دوحماسه سرايبزرگ فراهم کرده است .
فردوسياصل وحدت درعين تنوع را همواره به عنوان يک قانون کليرعايت کرده است وضريب آن تقريبادوبرابردقيقياست .
غالب جناس هايفردوسيازانواع برگزيده تراين آرايه ادبياست ،مانندجناس تام ،زايدومرکب ؛امابيشترجناس هايدقيقيازساده ترين انواع آن است ،مانند:جناس لاحق آن هم جناس هاييهم چون کسيوبسي،بيش وپيش که چندان هنرمندانه به نظرنميرسد؛زيرا درقوافيبه دليل رعايت هماهنگيدرهجايقافيه دراغلب موارد،قافيه هايتک هجاييچنين جناس هاييرابه طورطبيعيايجادميکنند.
گفتنياست فردوسيحتيزمانيکه ميخواهدازدقيقيبه خاطرسرودن ابيات ناتندرست ونابکارانتقادکند،اين موضوع رابه صورتيکاملاادبيوباتفصيليزيبابيان ميکندکه درهربيت تصويريونکته ياظرافتي ادبينهفته است : سخن چون بدين گونه بايدت گفت مگوومکن طبع بارنج جفت چـوبنـــدروان بيـنيورنـج تـن به کانيکه گوهـرنيـابيمکـن چـوطبـعينباشــدچـوآب روان مبرسـوياين نامـه خسـروان دهـن گـربمــاندزخـوردن تهـي ازان به که ناسـازخـوانينهـي (شاهنامه ،١٣٧٦:١٣٦) ٢ – ٢ – ٤ – ٣ - تکرار صفت : تکرارهايپيدرپيازجنبه هايگوناگون درابيات دقيقيزياداست ،به عنوان نمونه همواره برايزرير،صفت هايسپهبدوسپهداروبراياسفنديار،ناموروبرايارجاسب ،جادونژاد رابه کارميبرد.