چکیده:
واژۀ شیءوارگی[1] که در اندیشه مارکسیسم غربی پا گرفت، مفهوم بتانگاری کالا در نظام سرمایهداری است که بنمایه اصلی اندیشه «جورج لوکاچ[2]» است. اولین دلالتهای خود را از مفاهیم بیگانگی[3] و بتانگاری کالای[4] مارکس[5] و مفهوم عقلانی شدن[6] وبر[7] مییابد و مکتب فرانکفورت با تعبیر عقلانیت مدرن به عقلانیت ابزاری این نقد را ادامه میدهد. این جستار با تکیه بر اندیشه لوکاچ در زمینه شناخت کلیت واقعیت اجتماعی، از طریق تعامل دوسویه فرهنگ و جامعه به بررسی شیءوارگی در آثار نویسنده معاصر «زویا پیرزاد» پرداخته است. توجه نویسنده به مسائلی چون بیتوجهی به طبقه کارگر، تلاش طبقه کارگر برای احقاق حقوق از دست رفته و مسائلی از این دست در این رمانها نمود دارد. نویسنده حامی طبقه کارگر و مخالف طبقه سرمایهدار و پرولتاریا است. رمانهای پیرزاد، داستان زندگی افرادی است که در سطح پایین جامعه زندگی میکنند. طبقه زحمتکشی که در جامعۀ سرمایهداری تحت سلطه نظام سرمایهداری حاکم بر جامعه است. شخصیتهای رمان که نمونه کوچکی از جامعه بیرون نیز هست، همگی به طبقه فرودستی تعلق دارند که به دنبال دستیابی به حقوق تضییعشدهشان هستند. نویسنده به واسطه قهرمان داستانهایش به انتقاد از نظام سرمایهداری برخاسته است. 1Reification [2]George Lukacs [3]Alicnation [4]Fetishism [5]Karl marx [6]Rationalization [7]Weber
The word "Reification" originated in the thought of Western Marxism, which is the main source of the thought of George Lukacs. This term develops from the concepts of alienation and idolization of Marxism and Weber's rationalization theory, and the Frankfurt School continues with the rationality of modern critique with the interpretation of modern rationality. In this study, using Lukacs's idea of social reality and through the relation of culture and society, he studies the contemplation of the works of contemporary author Zoya Pirzad. The author emphasizes issues such as disregard for the worker, the worker's struggle to achieve their rights, and the like in these novels. The author is a supporter of the working class and against the capitalist class. Old-fashioned novels are the story of the lives of people living at the lower levels of society. The working class, which are dominated by capitalism, are dominated by capitalism. The novel's characters, symbols of society, are of the lower stratum and seek to attain their lost rights. The author has criticized the capitalist system for its stories hero.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش نگارنده بر آن است ، مولفه هاي شيوارگي را در آثار زويا پيرزاد بررسي و تحليل کند، و ديدگاه نويسنده را نسبت يه طبقۀ کارگر و سرمايه داري نشان دهد.
سپس آثار زويا پيرزاد، بررسي شده و شاخصه ها و مولفه هاي شيوارگي از ديدگاه جامعه شناس «جورج لوکاچ » استخراج گرديده و نهايتا موارد مستخرج مورد تحليل قرار گرفته است .
از بررسي آراء لوکاچ برميآيد که با بسط آراي هگل در زمينه آگاهي و نيز به طور مشخص ، ايده هاي مارکس در اين زمينه و هم چنين ، در مورد ماترياليسم تاريخي، از خودبيگانگي، بت وارگي کالا و غيره ، در دوره دوم حيات فکري او (که تفکر مارکسيستي او برجسته است )، مفهوم فرهنگ ، نسبت به دوره اول فکري او (که بيش تر متأثر از افرادي چون زيمل ، وبر، ارنست بلوخ ، کارل مانهايم و ديگران و به ويژه کانت ، هگل و با وجود رويکرد انتقادي نسبت به فرهنگ و جامعه مدرن صبغه مارکسيستي در آراء او کم رنگ تر است )١، دامنه گسترده تري به خود ميگيرد و براي مشخص کردن کل راه و رسم زندگي، باورها و اعتقادات که در مفهوم آگاهي طبقاتي متجلي است ، به کار ميرود.
بحث بيگانگي از محصول کار رمان هاي پيرزاد، مرحلۀ گذار به شبه سرمايه داري را به تصوير ميکشد، اما ميتوان نمودهايي از شيءوارگي را البته در مفهوم عام تر آن ، يعني تبديل انسان به ابزار توليد و به خصوص ناديده گرفتن ارزش هاي انساني در اين رمان ها بررسي کرد.