چکیده:
پیامدهای الحاق و عدم الحاق کشورهای درحال توسعه به سازمان تجارت جهانی در مقالات بسیاری بیان شده که به ناکارآمدی این سازمان و قدرت سیاسی و اقتصادی کشورهای توسعهیافته و تأثیرگذاری آنها بر تصمیمات این سازمان اشاره کردهاند. در این پژوهش با فرض بر اینکه روند جهانیشدن و فزونی یافتن عضویت کشورها در سازمان تجارت جهانی صعودی بوده، عضویت بسیاری از آنها در این سازمان را اجتنابناپذیر میدانیم؛ ولی از آنجایی که برخی از اهداف این سازمان با اهداف اقتصادی کشورهای درحال توسعه یکسان بوده، میتوان با استفاده از سیاستگذاریهای درست و بهموقع به تعاملی مؤثر و به اهدافی همچون بهرهبرداری کارآمد و عادلانه از طبیعت، خلق مزیتها و فرصتهای جدید برای همگان، ریشهکن کردن فقر، فساد و تبعیض در کشور و حفظ استقلال اقتصادی رسید. به همین دلیل نیاز به بررسی و تطبیق این سازمان با مبانی اقتصادی این کشورها وجود دارد. پرسش پژوهش این است که 'عضویت در این سازمان چه منافع و چه هزینههایی برای کشورهای درحال توسعه داشته؟ و آنها باید چه اقداماتی را در جهت رسیدن به حداکثرسازی بهرهبرداری از فرصتها و حداقلسازی هزینههای عضویت در این سازمان انجام دهند؟'. با توجه به رویکرد توصیفی - تحلیلی و با تأسی از برخی مفروضات تئوریک اقتصاد بینالملل و شناخت فضای این سازمان به این فرضیه خواهیم رسید که این سازمان باتوجه به تأثیرپذیری از کشورهای توسعهیافته در برقراری روابط تجاری عادلانه و مؤثر، ناکارآمد بوده ولی با توجه به برخی سیاستها و قوانین منعطف، میتوان هزینهها را به حداقل رساند.
The consequences of the accession and non-accession of the developing countries to the World Trade Organization have been stated in many articles, which point to the inefficiency of this organization and the political and economic power of developed countries and their influence on the decisions of this organization. Research Assuming that the process of globalization and increasing membership of countries in the World Trade Organization is upward, we consider the membership of many of them in this organization to be inevitable; However, since some of the goals of this organization are the same as the economic goals of developing countries, it is possible to use effective and timely policies to interact effectively and achieve goals such as the efficient and equitable exploitation of nature. New benefits and opportunities for all were eradicated, eradicating poverty, corruption and discrimination in the country, and maintaining economic independence. For this reason, there is a need to review and adapt this organization to the economic foundations of these countries. The research question is what are the benefits and costs of membership in this organization for developing countries? what steps should they take to maximize opportunities and minimize membership costs?
According to the descriptive-analytical approach and based on some theoretical assumptions of international economics and understanding the atmosphere of this organization, we will reach the hypothesis that this organization, considering the influence of developed countries in establishing fair and effective trade relations, It is inefficient, but with some flexible policies and regulations, costs can be minimized.
خلاصه ماشینی:
امـا در ايـن ميـان مطالعـاتي نيـز وجود دارند که عضـويت در سـازمان تجـارت جهـاني و عمـل بـه سياسـت هـاي اقتصادي آن را مؤثر در رشد اقتصادي آنهـا دانسـته انـد، همـان طـور کـه از طرفـي اسلامي و مسروري (١٣٩٢) نيز طي تحقيقاتي که با عنوان «رژيم حقـوقي سـازمان تجارت جهاني و حقوق بين الملل » انجام داده ، بيـان داشـته انـد کـه رژيـم تجـارت جهاني اين سازمان آثار و تبعات سياسي ، اخلاقي و اجتماعي مهمي در پـي دارد و تنها رژيمي فني نيست که به مسائل تجاري مي پردازد؛ بنابراين ، قواعد تجارت آزاد ديگر منفک از حقوق بين الملل در نظر گرفته نمـي شـود و بـه اشـکال مختلـف بـا حقوق بين الملل تعامل دارند و اجراي آنها بر قواعد، اصول ، رويه قضـايي و حتـي استدلال هاي حقوقي بين الملل عام متکي است و حل وفصل اختلافات در اين زمينه هنوز در فضاي مبهمي قرار دارد و کريمي (١٣٩٩) نيز در مقالۀ خـود بـا مضـمون 1.