چکیده:
ادغام منطقهای یا نزدیک شدن و همکاری یکی از موضوعات اصلی گفتمان بینالمللی است. در همین حال، پیشرفت تحقیقات علمی در آسیای میانه از جهت پرداختن به موضوعات ادغام کافی نیست و این موضوع بیشتر در سطح محاورهای ارائه میشود. در این مقاله، سعی در درک علمی فرایندهای ادغام در آسیای میانه و بهطور گستردهتر در اوراسیا میباشد. پرسش این است که 'آیا پدیدههای ادغام که هنوز در حال تغییر هستند، میتوانند بهعنوان یکپارچگی واقعی تعریف شوند؟ و یا به عبارتی دیگر، آیا میتوان از آسیای میانه بهعنوان منطقۀ ژئوپلیتیکی واقعی یاد کرد یا خیر؟' فرضیه این است که ایدههای ادغام در میان کشورهای آسیای میانه به دلیل سردرگمی حاکمیتها و مشکلات داخلی موفقیتآمیز نبوده و ایدههای ادغامی هم که بازیگران فرامنطقهای ارائه دادهاند چشمانداز مبهمی پیشروی خود دارند. در کنار این، تعیین موازنه و تعیین پیوندهای همبستگی بین مکانیسمها وسازمانهای منطقهای فعال از نوع ادغام، مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا با پروژههای ایدۀ اوراسیای پیشنهادشدۀ کشورهای منطقه پس از شوروی مناسب است. این پژوهش، ایدۀ سیاسی (پروژهها) در مورد ادغام منطقهای و چشماندازهای آن را بررسی میکند.
Regional integration or convergence and cooperation, is one of the main topic of international discourse. Meanwhile, the progress of scientific research in Central Asia in this respect is not sufficient. In this article, an attempt into scientific understanding of the processes taking place in Central Asia and, more broadly, Eurasia; an attempt to comprehend how do they correlate with the real course of regional integration are represented. The analysis of the gradual development of the post-Soviet area leads to the results that have ambiguous definitions. The questions are whether the integration phenomena that are still transforming and ot finalized yet can be defined as real integration? or whether or not Central Asia can be referred to as a true geopolitical region? The hypothesis is that the ideas of integration among Central Asian countries have not been successful due to the confusion of States and internal problems, and the integration ideas presented by trans-regional actors do not have a clear vision. Along with this, it is appropriate to to draw parallels and determine correlation bonds between the mechanisms and the institutes of the functioning regional association. of the integration type (the EAEU) with the Eurasian idea projects proposed by the the post-Soviet area countries. In this article, try to analyse in a bundle the selected issues of the political idea (projects) regarding regional integration and its prospects.
خلاصه ماشینی:
پرسش اين است که «آيا پديـده هـاي ادغـام کـه هنـوز در حـال تغييـر هستند، ميتوانند به عنوان يکپارچگي واقعي تعريـف شـوند؟ و يـا بـه عبـارتي ديگـر، آيـا ميتوان از آسياي ميانه به عنوان منطقۀ ژئوپليتيکي واقعي ياد کرد يا خير؟» فرضـيه ايـن است که ايده هاي ادغام در ميان کشورهاي آسياي ميانه به دليل سردرگمي حاکميت ها و مشکلات داخلي موفقيت آميز نبوده و ايده هاي ادغامي هم که بازيگران فرامنطقه اي ارائـه داده اند چشم انداز مبهمي پيش روي خـود دارنـد.
کشـورهاي منطقـه از طرفـي داراي دوره اي طولاني از تاريخ مشترک اقتصادي و سياسـي و همچنـين وابسـتگي متقابل قابل توجه هستند که با شروع فروپاشي شـوروي ، ايـن عوامـل حتـي رونـد ملت سازي و تعيين مرزها را در آسياي ميانۀ معاصر تعيين کردند؛ از سـوي ديگـر، آسياي ميانه از بسياري جهات هنوز به عنوان منطقه اي در حـال توسـعه اسـت کـه تحت تأثير مداوم مجموعه اي از عوامل داخلـي و خـارجي قـرار دارد.
علاوه بـر ايـن ، معيارهـاي اقتصادي منطقه سازي مستقيما بـا ادغـام گـره خـورده اسـت کـه وقتـي اهـداف و ترجيحات همۀ بازيگران تا حد زيادي همسو باشد، ثبات بيشـتري وجـود دارد تـا هنگامي که شکاف هاي زيادي بين ترجيحات کشورهاي همسايه وجود داشته باشد که سبب ميشود همسويي منافع ملي آنها به طور قابل توجهي پيچيده تر شود.
Idea of the Regional Integration in Central Asia: Projects and Prospects of Implementation, Eurasian Politics.