چکیده:
هدف:هدف اصلی تحقیق حاضر ارائه مدلی به منظور ارتقاء اعتماد عمومی در نظام بانکی ایران در بانک صادرات ایران بودهاست، در این راستا مؤلفههای تأثیرگذار بر ارتقای اعتماد عمومی در نظام بانکی در مورد مطالعه بانک صادرات ایران شناساییگردید. روش پژوهش: تحقیق حاضر از منظر هدف بنیادی و اکتشافی، از منظر روش آمیخته(کیفیکمی) میباشد. روش کیفی برای شناسایی مولفههای اعتماد عمومی و روش جمع آوری اطلاعات دلفی است. همچنین با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار آموس به تحلیل دادهها اقدامشدهاست. یافتهها: براساس مولفههای شناسایی شده پرسشنامهای تهیه و در بین نمونه آماری شامل 384 نفر از مشتریان بانک صادرات ایران در شهر تهران به شیوه خوشهای توزیعشد. با گردآوری پرسشنامههای توزیعشده اقدام به تحلیل دادهها به منظور بررسی فرضیات گردید، نتایج به دست آمده نشان از تأیید کلیه فرضیات در راستای تأثیر مولفههای سازمانی، فرآیندی، عملکردی، قابلیتهای فنی، قابلیتهای رقابتی و قابلیتهای استراتژیک بر اعتماد عمومی در نظام بانکی مورد مطالعه بانک صادرات ایران و ارائه مدل در این بخش را نشانداد. نتیجهگیری: نتایج بیانگر این موضوع بود که ضرایب مسیر در ارتباط با ابعاد شناسایی شده در بعد سازمانی با 0.69 بیشترین و در بعد قابلیت استراتژیک با 0.59 کمترین میزان تأثیر را بهدستآوردند.
Objective: The main purpose of this study was to Model for Promoting Public Trust in Iran's Banking System (Case Study: Saderat Bank of Iran). Identified. Research Method: The present study is a mixed (qualitative) method from the perspective of fundamental and exploratory purpose. A qualitative method for identifying components of public trust and a method for collecting Delphi information. Data analysis was also performed using structural equation modeling method and Amos software. Results: Based on the identified components from literature review and interviews with experts in the fuzzy Delphi method, a questionnaire was prepared and distributed among the statistical sample including 384 customers of Saderat Bank of Iran in Tehran in a cluster manner. By collecting the distributed questionnaires, the data were analyzed to test the hypotheses. Showed Iranian exports and model presentation in this section. Conclusion: The results showed that the path coefficients in relation to the identified dimensions in the organizational dimension with 0.69 had the most and in the strategic capability dimension with 0.59 had the least impact on promoting public confidence in the banking industry.
خلاصه ماشینی:
با گردآوري پرسش نامه هاي توزيع شده اقدام به تحليل داده ها به منظور بررسي فرضيات گرديد، نتايج به دست آمده نشان از تأييد کليه فرضيات در راستاي تأثير مولفه هاي سازماني ، فرآيندي ، عملکردي ، قابليت هاي فني ، قابليت هاي رقابتي و قابليت هاي استراتژيک بر اعتماد عمومي در نظام بانکي مورد مطالعه بانک صادرات ايران و ارائه مدل در اين بخش را نشان داد.
با گردآوري پرسش نامه هاي توزيع شده اقدام به تحليل داده ها به منظور بررسي فرضيات در راستاي ارائه مدل مناسب جهت ارتقاي اعتماد عمومي در صنعت بانک داري گرديد، بدين منظور با استفاده از نرم افزار آموس تحليل داده ها انجام شد که نتايج به دست آمده نشان از تأييد کليه فرضيات در راستاي تأثير مولفه هاي سازماني ، فرآيندي ، عملکردي ، قابليت هاي فني ، قابليت هاي رقابتي و قابليت هاي استراتژيک بر اعتماد عمومي در نظام بانکي مورد مطالعه بانک صادرات ايران و ارائه مدل در اين بخش را نشان داد.
با توجه به نتايج فرضيه چهارم که نشانگر تأييد تأثير مثبت و معني دار بعد قابليت فني بر ارتقاي اعتماد عمومي در نظام بانکي ايران بانک صادرات است ضريب تأثير برابر با ٠,٦٢ که نشان از تأثر قوي در اين بخش مي باشد و همچنين با توجه به آماره ي تي استيودنت که برابر ١١,٠٩٤ و سطح معني داري برابر با ٠,٠٠١ مي باشد که نشان از تأييد اين فرضيه دارد.