چکیده:
خدای متعال در برخی از آیات قرآن به نوعی عتاب گونه، پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و دیگر پیامبران را مورد خطاب قرار داده یا در مورد ایشان سخن گفته که تداعی کننده مضامینی متناقض نما با عصمت ایشان است. ترجمه این آیات از زبان مبدا به زبان مقصد و انتقال صحیح محتوای آن، افزون بر نگاه داشت ساختارهای دستوری و بلاغی و هم سانی تاثیر متن مبدا و مقصد، و نیز رعایت مقوله های تفسیری، روایی و زبان شناختی، احاطه و اشراف ویژه به مبانی کلامی صحیح و تنقیح شده و نیز بازتاب این مبانی در زبان مقصد را طلب می کند تا تلقی عدم عصمت پیامبران را در ذهن خواننده ایجاد ننماید. پژوهش حاضر در صدد است تا به نقد ترجمه آیه ۷ ضحی از میان برخی ترجمه های امین، معنایی، آزاد و تفسیری بپردازد و ضمن تبیین مستدل برتری ها و کاستی های مترجمان مذکور، بهترین روش و قواعد ضروری ترجمه این دسته از آیات را در پیش روی مترجمان و مخاطبان ترجمه قرآن قرار دهد. معادل گزینی ناصحیح و نیز ساختاربسندگی، ترجمه آیه مورد بحث را از غایت آن دور کرده و در مقابل، ترجمه مزجی می تواند روشی مناسب برای برگردان این دسته از آیات به شمار آید و مترجم را در برآوردن اهداف ترجمه موفق تر کند.
In some verses of the holy Qurchr ('39') an, the Almighty God has addressed or spoken about the Holy Prophet (s) and other prophets in a kind of reprehensible way, which evokes themes that contradict his infallibility. Translation of these verses from the source language to the target language and the correct transmission of its content, in addition to maintaining grammatical and rhetorical structures and matching the effect of the source and target text, as well as observing interpretive, narrative and linguistic categories, encompassing special aristocracy and seeks to refine and reflect these principles in the target language so as not to create a perception of the infallibility of the prophets in the mind of the reader. The present study seeks to critique some translations of the verse 7 of Ḍuḥā from some of the most reliable, semantic, free and interpretive translations, and while explaining the advantages and disadvantages of the mentioned translators, the best method and necessary rules for translating this group of verses is introduced. In front of translators and audiences of Quran translations. Taking incorrect equivalents as well as paying the most attention to the structure have made the translations of the verses away from what meant by them, and in contrast, mixed translation can be a good way to translate these verses and make the translator more successful in meeting the translation goals.
خلاصه ماشینی:
جستار حاضر با عنايت به شائبه عدم عصمت پيامبر اكرم صلی الله علیهوآله در پيش از بعثت كه در آيه 7 سوره ضحي محل بحث ميباشد، تلاش نموده تا با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي، ضمن بهرهگيري از آراء مفسران و محققان قرآني و با تكيه بر پيشفرضها و نيز با صرف نظر از ارزيابي روش ترجمه تحتاللفظي كه بنا بر ماهيتش به ساختار زبان مبدا پايبند است و هيچگونه افزودهاي را در ترجمه وارد نميكنند، برخي از ترجمههاي مشهور از چهار روش ترجمه امين، معنايي، تفسيري و آزاد را مورد بررسي و نقد قرار داده تا از اين رهگذر پس از بيان نقاط قوت و ضعف اين ترجمهها و ارزيابي روشهاي گوناگون بهكار گرفتهشده در آنها ضمن جبران كاستيهاي ترجمههاي موجود، به معرفي روش ترجمه موفق در تطبيق مراد واقعي آيات عتابگونه، اهتمام ورزيده و بستر مناسبي را براي مترجمان قرآن كريم در ترجمه شايسته آيات مورد بحث فراهم آورد.
(سيد مرتضي، 1250: 10 / ۴۵۔ ۴۶؛ ابنميثم، 1406: 125) ازهمينرو در پاسخ به نگاه بدوي از آيه شريفه كه تلقي نيافتن حق و عدم ايمان پيامبر را پيش از بعثت در ذهن مخاطب ايجاد ميكند، بايد چنين گفت كه از بين نظريههاي متعدد و در پاسخ به اين پرسش كه حضرت محمد صلی الله علیهوآله قبل از پيامبري چه ديني داشت؟ نظريه پيروي از كاملترين دين؛ يعني دين اسلام به اثبات رسيده است.