چکیده:
امروزه کمتر کسی است که به نقش اندیشکده های معتبر در روند سیاستگذاری خارجی کشورها واقف نباشد. این مراکز در واقع پلی میان دانش و سیاستگذاری هستند، اندیشکده هایی همچون کارنگی، رند، چاتم هاوس ، مراکز مطالعاتی و نظری صرف نیستند بلکه محل تصمیم سازی برای سیاست مدارن ارشد کشورهای متبوعشان هستند به حساب می روند. در این پژوهش به بررسی نحوه تاثیر گذاری و نقش اندیشکده ها در سیاست گذاری خارجی با بررسی و تبیین نقش اندیشکده ها در مراحل مختلف سیاستگذاری خارجی با تأکید بر مطالعه موردی اندیشکده های انگلستان پرداخته میشود. اندیشکده ها در حوزه سیاستگذاری خارجی به مثابه مخازن در ایده سازی، تولید علم، آموزش نیروی انسانی و مشروعیت بخشیدن به سیاست های کشورهای یا مشروعیت زدایی از سیاست های بازیگران رقیب و تخریب پرستیژ آن نقش مهمی را ایفا می کنند. این مراکز بخش جدایی ناپذیر سیاستگذاری خارجی در کشورهای توسعه یافته محسوب می شوند که با تدوین و طراحی سناریوهای متعدد برای موضوعات مختلف، کنش گران و نخبگان سیاسی را از مزیت ها و هزینه های هر سناریو آگاه می کنند.
Nowadays, each and every researcher knows/understands the role of credible thinkers in the foreign policy process of countries. These centers are, in fact, a bridge between knowledge and politics, think tanks like Carnegie, Rand, Chatham House, and so on. Not just research centers, but decision-makers for senior policy makers in their respective countries are of fundamental significance. Thinkers play an important role in the field of foreign policy as a reservoir of ideas, science production, human resource training, legitimization of countries' policies, or the legitimization of rival rival politics and the destruction of its prestige. These centers are an integral part of foreign policy in developed countries, which, by designing and redesigning multiple scenarios for various issues, inform the activists and political elites of the benefits and costs of each scenario. In this paper, we try to investigate and explain the role of think tanks in different stages of foreign policy, with an emphasis on the case study of think tanks in England, to the main question of the present research, in which think tanks play a role in the foreign policy process?
خلاصه ماشینی:
با توجه به ماهيت اصلي انديشکده ها که با توليد دانش و تجربه محل تجمع (اهـل علـم و عمل ) هستند که با مديريت خود «داده ها» را به اطلاعات يا «اطلاعات » پژوهشگران را بـه «دانـش » تبـديل مـي کننـد کـه دولتمـردان بـا اسـتفاده از دانـش توليـدي آن هـا در فرآينـد تصميم گيري و سياست گذاري عنايت اشاره را مي برند.
با توجـه بـه افـزايش انديشـکده هـا در حوزه سياست خارجي و نيز پيچيدگي فرآيند مسائل و مباحث مرتبط با اين حوزه ، توسـعه و نقش و نفوذ انديشکده ها در فرآيند شکل گيـري و تـدوين سياسـت خـارجي بسـياري از کشورها برجسته شده اسـت .
اندرو سلي، در کتاب «راهنماي راهبردي انديشکده ها بـراي رسـيدن بـه تأثيرگـذاري » ترجمه بهزاد احمدي لفورکي (١٣٩٣)، به معرفي انديشکده هاي تأثيرگذار سياسـي پرداختـه و نقش و جايگاه مؤثر انديشکده ها را در تصميم گيري هاي سياسي و فعل و انفعـالات آن مـورد واکاوي قرار داده ، اما به صورت مستقيم به نقـش انديشـکده هـا در سياسـت گـذاري خـارجي نپرداخته ، بلکه به جايگاه آن ها در تجزيه وتحليل سياست خارجي پرداخته است .
مقاله حاضر با کاربست مدل تصميم گيري جيمز رزونا که از تلفيق دو سطح تحليـل خرد و کلان پديدار شده است ، تلاش کـرده تـا ماهيـت تأثيرگـذاري انديشـکده هـا در سياست گذاري خارجي را در متغير نقش گرايانه بـا تأکيـد بـر رويـه سـازمان و الگـوي سيستمي نشان دهد.
تجزيه وتحليل تحقيق الف : نقش انديشکده ها در سياست گذاري خارجي روند تحولات جهاني در دهه هاي اخير سبب پيچيدگي معادلات بين المللـي در سـطوح فرد و کلان شده است .