چکیده:
استفاده از سلاح تحریم روند تصاعدی داشته و به سیاست محوری امریکا در مهار و مقابله با کشورهای مستقل تبدیل شده است. همزمان با توسعه تحریمهای یکجانبه امریکا، تحرک و اقدامات گروه ویژه اقدام مالی (فاتف) بهعنوان مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم در نظام بینالملل افزایش یافته است. گرچه همزمانی تحرکات این دو نهاد معنیدار است، اما روابط کارکردی این دو نهاد بر یکدیگر و تأثیر آن بر کشورهای تحت تحریم، شناخته شده نیست و کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده است. درخصوص ایران که هدف شدیدترین تحریمهای امریکاست، پیوستن به فاتف چه عواقب و فواید محتملی درپی دارد؟ این سؤال مهمی است که پاسخ به آن ضرورت و نیازمندی مسئولان کشور در اتخاذ نحوه مواجهه را میطلبد. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی اسناد مرتبط پرداخته و تلاش میکند به این سؤال پاسخ دهد. نتایج نشان میدهد گروه ویژه اقدام مالی گرچه در ظاهر یک نهاد بینالدولی است، اما تحت نفوذ امریکاست و سیاستهای آن از چهار طریق موجب کارآمدسازی و تدقیق تحریمها میشود. برنامه اقدام این گروه درخصوص ایران از شش جهت نادرست و از دو مسیر زیر تکمیلکننده و تقویتکننده تحریمهای امریکاست: الحاق به کنوانسیونها موجب محدودسازی رفتار ایران در دور زدن تحریمها و حمایت از محور مقاومت میشود که تخطی از آن، رژیم جدیدی از تحریمها ذیل شورای امنیت سازمان ملل را بهدنبال دارد. بانکها و اشخاص حقوقی ملزم به اعمال تحریمها و قطع ارتباط با اشخاص تحریمی در داخل ایران میشوند و مسیر خود تحریمی نهادهای انقلابی را در داخل کشور بهدنبال دارد. بنابراین، الحاق به فاتف نهتنها تسهیلکننده تحریم نیست، بلکه موجب خودتحریمی نهادهای دفاعی و حافظ امنیت ملی کشور و باعث تقویت اثرگذاری تحریمهای اولیه و ثانویه امریکاست. لذا تصویب و اجرای کامل برنامه اقدام فاتف، تعهدی یکطرفه، مضر و بدون فایده است که تنها اجماع جهانی مقابله با جمهوری اسلامی را ازمنظر مالی و اقتصادی بیشازپیش فراهم خواهد کرد.
Employing sanctions has increased now, and has become a dominant US policy in containment and confrontation with independent countries. Along with imposing the unilateral US sanctions, the activities and measures of the Financial Action Task Force (FATF) to combat money laundering and terrorist financing in the international system have increased. Although the simultaneousness procedures of these two institutions are significantly obvious, the functional relationship between them and their effects on the countries under sanctions are not known and has not been considered by researchers sufficiently. What are the possible consequences and benefits of joining FATF for Iran, the most significant target of the US sanctions? This is an essential question requiring an answer by the country's officials while adopting how to make a deal. This descriptive-analytical research is intended to review the relevant documents to answer this question. The results revealed that FATF, although appearing as an international entity, is under US influence, and its policies make sanctions more effective in four ways. The group's action plan regarding Iran is incorrect in six respects. It and justifies and reinforces US sanctions in two ways: 1) Joining to the conventions restricts Iran's activities in circumventing sanctions and supporting the Axis of Resistance, and the violation of these conventions leads to new regime of sanctions under the UN Security Council. 2) The banks and legal entities are required to impose sanctions and cut ties with sanctioned individuals inside Iran, and a type of self-sanctioning approach follows revolutionary institutions within the country. Therefore, joining FATF does help ease the load of sanctions; rather, it leads to self-sanctions against defense institutions and the support of national security, and reinforces the effectiveness of US primary and secondary sanctions. Consequently, the ratification and full implementation of the FATF is a unilateral, harmful and useless commitment, which only helps the global consensus confront the Islamic Republic financially and economically mush easily.
خلاصه ماشینی:
واکاوي نقش گروه ويژه اقدام مالي (FATF) در کارآمدسازي تحريم هاي يکجانبه امريکا (موردمطالعه ؛ ايران ) 1 سيد يحيي علوي 2 محسن جودکي تاريخ دريافت : ١٣٩٩/١٠/٠٥ تاريخ پذيرش نهايي: ١٤٠٠/٠٢/١٦ نشريه علمي آفاق امنيت / سال چهاردهم / شماره پنجاهم ـ بهار ١٤٠٠ چکيده استفاده از سلاح تحريم روند تصاعدي داشته و به سياست محوري امريکا در مهار و مقابله با کشورهاي مستقل تبديل شده است .
هم زمان با توسعه تحريم هاي يکجانبه امريکا، تحرک و اقدامات گروه ويژه اقدام مالي (فاتف ) به عنوان مقابله با پولشويي و تأمين مالي تروريسم در نظام بين الملل افزايش يافته است .
در اين مقاله درصدد هستيم تا با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي و با بررسي اسناد مرتبط (مطالعه اسنادي)، ابعاد مختلف گروه ويژه اقدام مالي و نقش آن در تأمين شفافيت لازم مالي و بانکي موردنياز تحريم هاي امريکا را با تمرکز بر مورد ايران بررسي کنيم .
1. CISADA (به تصویرصفحه مراجعه شود) گروه ويژه اقدام مالي (فاتف ) از سال ٢٠٠٠ به صدور هشدار و بيانيه درمورد کشورهاي درمعرض تأمين مالي تروريسم و پولشويي ميپرداخت اما با تشديد تحريم هاي امريکا عليه ايران در سال ١٣٨٦ و شروع مسير تحريم ها به بهانه پرونده هسته اي ايران ، نام ايران براي اولين بار در بيانيه هاي فاتف در تاريخ ٢٨ فوريه ٢٠٠٨ به عنوان کشور درمعرض ريسک تأمين مالي تروريسم مطرح شد.