چکیده:
در راستای توجه به منویات مقام معظم رهبری در مورد توجه به مسایل مربوط به علوم انسانی و اجتماعی، در کنار این آموزه های اسلامی، محققین علوم اجتماعی و مدیریت در سراسر جهان به نتایجی از رفتار انسان و محیط دست یافته اند که بسیاری از جوامع آنها را در امور اجتماعی و سازمانی خود بکار بسته و با برنامه ها و تصمیمات خود پیوند زده اند، در حالیکه بسیاری ازآنها دراصول دین ما مسلمانان و دستورات دینی اسلام در ابعاد مختلف یافت می شود که با کاربست آنها می توان در کنار اهداف دنیوی یعنی امور اجتماعی و سازمانی انسان، سعادت اخروی را نیز میسر نماید، که تلفیق این دو مقوله مهم در عرصه مدیریت و علوم اجتماعی از وظایف اندیشمندان و محققین اسلامی این عرصه می باشد. در این تحقیق با روش مطالعه هرمونتیک با بهره گیری از تفاسیر و تاویل قران کریم و منابع درسی مدیریت برآنیم با نگاهی متفاوت ماهیت سازمان و فلسفه مدیریت و نقش کلیدی انسان در آن را با فلسفه خلقت انسان و فراز و نشیب زندگی و مشیت الهی در رسیدن به سعادت و کمال پیوند زده و در عظمت دین مبین اسلام خاطر نشان سازیم که هر آنچه در علوم امروزه و آینده به آن دست یافته و خواهیم یافت.
خلاصه ماشینی:
تبييني از سعادت محوري بر مديريت سازمان از منظر تعاليم اسلامي 1 عليرضا نوبري چکيده در راستاي توجه به منويات مقام معظم رهبري در مورد توجه به مسائل مربوط به علوم انساني و اجتماعي ، در کنار اين آموزه هاي اسلامي ، محققين علوم اجتمـاعي و مـديريت در سراسر جهان به نتايجي از رفتار انسان و محيط دست يافته اند که بسـياري از جوامـع آنهـا را در امور اجتماعي و سازماني خود بکار بسته و با برنامه ها و تصميمات خـود پيونـد زده انـد، در حالي که بسياري ازآنهـا دراصـول ديـن مـا مسـلمانان و دسـتورات دينـي اسـلام در ابعـاد مختلف يافت مي شود که با کاربست آنهـا مـي تـوان در کنـار اهـداف دنيـوي يعنـي امـور اجتماعي و سازماني انسان ، سعادت اخروي را نيز ميسر نمايد، که تلفيق ايـن دو مقولـه مهـم در عرصه مديريت و علوم اجتماعي از وظايف انديشمندان و محققـين اسـلامي ايـن عرصـه مي باشد.
پيشرفتي که محورش انسان است و انساني که داراي بعد معنـوي قـوي است ، انساني که علم ، دنيا، ثروت و فعاليت زندگي را وسيله اي قـرار مـيدهـد بـراي تعـالي روحي و رفتن به سوي خداي متعال (بيانات امام خامنه اي، ١٣٨٦: ٣٠-٣٣) علوم انسـاني، دو سـه قـرن اسـت کـه در دنيـا ابـداع شـده و اشخاصـي روي آن فکـر کرده اند، کار کرده اند، مسائلي را به وجود آورده اند، بعضي هـم کـه [ابـداع آنهـا] بـه قـرن نميرسد، چندين دهه است که دارند روي آن کار ميکنند؛ يعني به اصـطلاح چيزهـايي جـزو علوم مختلف انساني هستند که براي ما حکم واردات را پيـدا ميکنـد؛ حـالا غيـر از فلسـفه و ادبيـات و ماننـد ايـن چيزهـايي کـه مربـوط بـه خـود مـا اسـت ، مسـائلي بـه وجـود آمــده ، سرفصل هايي توليد شده ، روي آن کار شده ، فکر شده ، نقد شده ، چند لايه ردوبـدل شـده - اين کارهـا انجـام گرفتـه - مـا حـالا ميخـواهيم وارد بشـويم و ايـن مسـائل را از آن ريشـه ي به اصطلاح غير ديني يا بعضا ضد ديني آن جدا کنيم و به يک منشأ قرآني و يک منشأ دينـي و وحياني متصل کنيم .