چکیده:
حوزه خزر از چهار حوزه ژئوپولیتیکی آذربایجان از حوزه قفقاز، ترکمنستان و قزاقسـتان از حوزه آسیای مرکزی، روسیه به عنوان جانشین اتحاد شوروی و یک واحد سیاسی فعال در نظام بین المللی و یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت و گاز جهان در شمال و ایران در جنوب که دارای ذخایر عظیم نفت و گاز و صنایع نفتی که در مجموع کـانون امنیتـی دریای خزر را تشکیل میدهند شکل گرفته است . وجود این ژئوپلیتیک ارزشـمند عـاملی در حضور قدرت های جهـانی خصوصـا امریکـا و ترکیـه و رژیـم صهیونیسـتی بـه عنـوان متحدان منطقه ای آن در این حوزه بکر شده است . هـدف نوشـتار حاضـر بررسـی روابـط ترکیه و اسرائیل بر منافع جمهوری اسلامی ایران در حوزه خزر و تاثیر آن منافع ایـران در حوزه خزر میباشد. سوال اصلی این است که تاثیر گسترش روابـط ترکیـه و اسـرائیل بـر منافع ایران در خزر چه میباشد؟ ادعای مقاله این است که اتحاد ترکیه و اسـرائیل باعـث افزایش حضور دشمن در مرزهای غربی کشور و حوزه خزر شده و موجب صرف منابع و تمرکز فکری هر چه بیشتر ایران برای جلوگیری از تهدیدات در سیاسـت هـای منطقـه ای میشود. روش اصلی این مقاله ، با توجه به ماهیـت نظـری آن توصـیفی- تحلیلـی اسـت و برای جمع آوری و فیش برداری اطلاعات آن از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است . قابل توجه این که رویکرد این مقاله در تحلیل داده ها جغرافیایی- ژئوپلیتیکی است
خلاصه ماشینی:
بررسي تأثيرات ژئوپليتيکي روابط ترکيه و اسرائيل بر منافع ايران در حوزه خزر چکيده حوزه خزر از چهار حوزه ژئوپوليتيکي آذربايجان از حوزه قفقاز، ترکمنستان و قزاقسـتان از حوزه آسياي مرکزي، روسيه به عنوان جانشين اتحاد شوروي و يک واحد سياسي فعال در نظام بين المللي و يکي از بزرگترين صادرکنندگان نفت و گاز جهان در شمال و ايران در جنوب که داراي ذخاير عظيم نفت و گاز و صنايع نفتي که در مجموع کـانون امنيتـي درياي خزر را تشکيل ميدهند شکل گرفته است .
در اين راستا ايران تلاش هاي زيادي در جهت ارتباط منطقي با کشورهاي حوزه خزر انجام داده و به نتايجي نيز دست پيدا کرد، ولي اين امر تحت الشعاع دخالت قـدرت هـاي منطقه اي و فرا منطقه اي قرار گرفته و با تحکيم روابط ترکيه و اسرائيل و حضور فعـال در اين منطقه ، موجب به خطر افتادن امنيت و منافع ايران و به مقتضـاي آن بـه تغييـر سياسـت منطقه اي ايران منجر شده است .
هر چند در طي دو دهه گذشته ، تعارض وجود حاکميت ديني و سکولار در نظام هاي سياسي دو کشور، اختلاف نظر در مسئله رژيم حقوقي درياي خزر، سياست هاي اقتصادي متفاوت دو کشور در حوزه منابع انرژي و نفت ، بحران قره باغ و تنش بين آذربايجان و ارمنستان و نيز عضويت و همکاري آذربايجان با نهادهاي يورو 1 - valts 2 -estafan valt آتلانتيکي و اسرائيل ، مانع از روابط گسترده و عميق ميان ايران و آذربايجان شده است ، اما علي رغم چالش هاي ياد شده ، طرفين همواره کوشش نمودند اين شرايط را به گونه اي مديريت نموده و از بروز تنش هاي جدي و چالش زا در روابط دو جانبه بپرهيزند(کوزه گر کالجي، ١٣٩١:ص ٢).