چکیده:
در میان دانشهای حدیثی، «فقهالحدیث» از جایگاه رفیعی برخوردار است. بر این پایه، دانشیان حدیث با کاربست قواعد فهم حدیث، تلاش کردهاند تا حدیث، روشمندانه فهم گردد. از سوی دیگر همواره فهم حدیث دچار آسیبهایی گشته است. «تعمیمگرایی» یا تسری دادن آموزة حدیثی دربارة فرد، گروه، زمان و مکان خاصی به افراد، گروهها، زمانها و مکانهای دیگر از آسیبهایی است که گاه فهم مقصود اصلی گوینده را تهدید میکند. این نوشتار درصدد راههای تشخیص گزارههای حدیثی «تعمیمناپذیر» از گزارههای حدیثی «تعمیمپذیر» و بررسی زمینههای پدیداری «تعمیمگرایی» است. با توجه به شأن صدور، تصریح معصوم، بیتأثیری رفتاری در زمانی دیگر، نبودن مصداق در شرایط امروزی، متکلم بودن پیامبر و امام و توجه به مَصَبِّ حدیث میتوان به تفکیک میان گزارههای حدیثی تعمیمپذیر از تعمیمناپذیر اقدام کرد.
Among the hadith sciences, Fiqh al-Hadith (Comprehending Hadith) ranks a high position. Accordingly, hadith scholars strived to understand hadith in a methodical way by applying the rules of understanding. On the other, it has been always affected by some problems. “Generalization” or conveying a hadith concept on a determined person, group, time and place to other people, groups, times and places is a problem that sometimes threatens the main purpose of the speaker’s statement. This article seeks to introduce ways of distinguishing the ungeneralizable hadith propositions from generalizable ones. It also will examine the causes of generalizability. Considering the cause of issuing hadiths, the Infallibles’ emphases, the ineffectiveness of behavior in another time, the lack of examples in today’s conditions, the Prophet and the Imam as speakers, and the addressee of hadiths, one can distinguish between generalizable and ungeneralizable hadith propositions.
خلاصه ماشینی:
براي مثال آنان با بيان اختصاص اقامۀ حدود شرعي و نماز جمعه به امام معصوم [٤٨، ج١، ص٢٧٢، ج٢، ص٢٩٨؛ ٢٢، ج١، ص١٧؛ ٢٦٢، ج٤، ص٢٧٣؛ ٢١، ص١١٩، ١٤٧؛ ٥٣، ج١، ص١٠٣؛ ٤١، ج٥، صص ٤١١-٤١٢]؛ اختصاص حرمت غنا به غناي معمول در دورٔە امويان و عباسيان که با لهو و لعب و اختلاط نامحرمان همراه بوده است [٧٥، ج١٧، ص٢١٨]؛ ناظر بودن ممانعت از رفتن همسر به حمام در شرايط خاص [٨٦، ج٢٢، ص٤٠٤]؛ مشروعيت جهاد ابتدايي به حضور و اذن امام معصوم [٧٧، ج١، ص٤٠٢؛ ٣٩٥]؛ شرايط خاص و همانندي ثواب زيارت قبر عبدالعظيم حسني با زيارت قبر امام حسين [١٣، ص٣٣٨؛ همان ]، شرايط خاص و نهي از فروختن مصحف [٨٠، ج٥، ص١٢١]؛ شرايط خاص و نهي از معامله با کردها [همان ، ج٥، ص١٨٥؛ ٧١، صص ١٢٦- ١٢٧]؛ شرايط خاص و اختلاف در ثواب زيارت امام حسين (ع ) [١٣، صص ١٦٧-١٧٢؛ همان ، پاورقي ، ص١٦٨]؛ شرايط خاص در انحصار زکات به نه مورد [٣٣، ص٨٧؛ ١٠١، ج٢، ص٦٤٥]؛ شرايط خاص و مصاديق پرداخت ديه [٧٤، ص١٧٠]؛ شرايط خاص و نهي از کتابت حديث از سوي پيامبر [٥٤، ص٢٠]؛ شرايط خاص و ملي قلمداد کردن آب ، مرتع و آتش از سوي پيامبر [٧١، صص ٢٥٤-٢٥٥]؛ شرايط خاص و گفتن برخي از اذکار و اوراد [١٠٤، ج١، ص٢٤٩؛ ٣٦، ص٤٠٤؛ ٣٧، ج١، صص ٤٦١ ،٥٤٢]؛ شرايط خاص و مذمت و نکوهش برخي از شهرها [١٠٠، ج٩، صص ٢٣٥-٢٣٤]؛ شرايط خاص و نهي از معامله مابين الطلوعين ١[٦٠، ج٤،ص٢٦٦]؛ تقيه و توصيه به نماز خواندن پشت سر اهل سنت [٣٤، ج٥، ص٣٨١] و شرايط خاص و ترجيح حج بر جهاد [٤٢، ج٢، ص٤١١]؛ صريحا به تعميم ناپذيري برخي گزاره هاي حديثي اذعان کرده اند.