چکیده:
دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و شناخت عوامل موثر بر آن با توجه به مزیتهای نسبی و منابع کشورها، از مهمترین دغدغههای دولتها و اقتصاددانان به ویژه در کشورهای در حال توسعه بوده است. دسترسی نسبتا آسان و ارزان به منابع انرژی در کشورهای نفتخیزی همچون ایران نه تنها میتواند به طور مستقیم تولید و رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد؛ بلکه به طور غیرمستقیم و از طریق تقویت و همافزایی سایر نهادهها نیز نقش مهمی در ارتقای عملکرد اقتصادی کشورها ایفا میکند. این بررسی با استناد به نظریات رشد اقتصادی و تولید، ضمن بررسی وجود روابط بلندمدت، با استفاده از جدیدترین روشهای دادههای تابلویی ضرایب بلندمدت بین متغیرهای سرمایه فیزیکی، نیروی کار، سرمایه انسانی، مصرف انرژی اولیه، تعامل «مصرف انرژی اولیه و سرمایه انسانی» و تولید ناخالص داخلی را در کشورهای در حال توسعه نفتی طی دوره طولانی 2014-1973 برآورد و تحلیل نموده است. بدین منظور از آزمونهای ریشه واحد، آزمونهای همجمعی دادههای تابلویی و روش حداقل مربعات معمولی کاملا تعدیلشده (FMOLS) استفاده شده است. نتایج آزمونهای ریشه واحد و همجمعی دادههای تابلویی حاکی از وجود روابط بلندمدت میان متغیرهای تحقیق است. نتایج برآوردها نشان داد که سرانه مصرف انرژی اولیه و سرمایه انسانی در بلندمدت اثر معنادار مثبت قابلتوجهی بر رشداقتصادی کشورهای در حال توسعه نفتی داشتهاند. نتایج برآورد حداقل مربعات معمولی کاملا تعدیلشده در کشورهای در حال توسعه نفتی نشان داد که متغیر سرمایه انسانی سرانه تاثیر قابلملاحظه مثبت (28/ 0) و مصرف انرژی اولیه سرانه اثر مثبت کمتری (11/ 0) بر رشداقتصادی داشته است. اما، اثر تعاملی سرانه «مصرف انرژی اولیه و سرمایه انسانی» در کنار سایر عوامل اثرگذار بر رشد اقتصادی تایید نشد.
Achieving continuous economic growth and identifying its contributing factors is one ofthe most important concerns of governments and economists. Access to energy in oil-richcountries such as Iran can have directly and indirectly affects on growth. Relatively easyand inexpensive access to energy resources in oil-rich countries such as Iran can not onlydirectly affect production and economic growth, but also indirectly through strengtheningand synergizing other inputs Plays a role in promoting the economic performance ofcountries. This paper, based on theories of economic growth and production, haveestimated long-run coefficients between the variables of physical capital, stock labor input,human capital, primary energy consumption, the interaction between “primary energyconsumption and human capital” and gross domestic product (GDP) using the most recentpanel methods in oil-developing countries over the period 1973-2014. For this purpose,unit root tests, panel cointegration tests and Fully Modified Ordinary Least Squares method(FMOLS) have been used. The results of unit root tests and panel cointegration testssuggest long-term relationships among the variables. The results of Fully Modified Ordinary Least Squares method (FMOLS) Estimating in countries indicated that human capital had a significant positive effect (0.28) and primary energy consumption had a less positive effect (0.11) on economic growth in the long-run. However, the interaction effect of "primary energy consumption and human capital" was not confirmed.
خلاصه ماشینی:
این بررسی با استناد به نظریات رشد و تولید ضرایب بلندمدت بین متغیرهای سرمایۀ فیزیکی، نیروی کار، سرمایۀ انسانی، مصرف انرژی اولیه، تعامل «مصرف انرژی اولیه و سرمایۀ انسانی» و تولید ناخالص داخلی را با استفاده از جدیدترین روشهای دادههای تابلویی در کشورهای درحالتوسعۀ نفتی طی دورۀ 1973-2014 برآورد کرده است.
درواقع، ضرورت انجام این پژوهش در یافتن پاسخ این سؤال است که آیا وجود پتانسیل بالای سرمایۀ انسانی و انرژی بهمنزلۀ نقاط قوت کشورهای درحالتوسعۀ نفتخیز، باعث افزایش رشد اقتصادی و ارتقای عملکرد آنها در بلندمدت میشود یا ممکن است تأثیر معکوس داشته باشد و نتواند اقتصاد این کشورها را از تأثیرات منفی شوکهای جهانی قیمت انرژی حفظ کند؟ در گذشته مطالعات نسبتاً فراوانی دربارۀ رابطۀ دو متغیر مصرف انرژی و رشد اقتصادی در کشورهای درحالتوسعۀ آسیایی و غیرنفتی با روش دادههای تابلویی انجام شده، اما در کشورهای درحالتوسعۀ نفتی مطالعات اندکی انجام شده است.
چهارچوب نظری بر تأثیر مصرف انرژی اولیه و سرمایۀ انسانی در رشد اقتصادی اذعان دارند و این بررسی با نگاهی بر نظریات مرتبط با تولید، رشد اقتصادی، انرژی، و سرمایۀ انسانی و با استفاده از روشهای اقتصادسنجی همجمعی دادههای تابلویی (panel cointegration) تأثیر بلندمدت مصرف انرژی اولیه و سرمایۀ انسانی روی رشد اقتصادی 10 کشور منتخب درحالتوسعۀ نفتی (شامل ایران) را تحلیل کرده است.
2. 3 بیان مدل در این تحقیق دو مدل برای بررسی وﺟﻮد رابطۀ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت بین رشد اقتصادی، سرمایۀ فیزیکی، نیروی کار، سرمایۀ انسانی، مصرف انرژی اولیه، و تعامل «سرمایۀ انسانی و مصرف انرژی اولیه» در کشورهای درحالتوسعۀ نفتی آزمون و از مبانی تابع تولید کل کاب ـ داگلاس و روش همجمعی دادههای تابلویی استفاده شد.