چکیده:
رویکرد بازآفرینی شهری بهعنوان جدیدترین رویکرد حفاظت از بافتهای ناکارآمد شهری در مقابل بلایا طبیعی همچون زلزله، برخاسته از اصول توسعه پایدار و برنامهریزی سیستمی است، که توجه همزمان به ابعاد فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را مدنظر قرارداده است. در این پژوهش با هدف بازآفرینی بافتهای ناکارآمد محلات 22گانه شهر سقز با رویکرد مدیریت بحران زلزله؛ 49شاخص مؤثر در بازآفرینی بافتهای ناکارآمد محلات شهر سقز در محیط MicMac ارزیابی شدهاند تا عوامل کلیدی استخراج شوند، سپس این عوامل با استفاده از مدل Todim در سطح محلات 22گانه شهر اولویتبندی شوند. لازم به ذکر است که جمعآوری دادههای مربوط به معیارهای کلیدی با استفاده از برداشت میدانی، اطلاعات آماری سال1395 و مدل تحلیل شبکه در سیستم اطلاعات جغرافیایی بوده است ، همچنین وزن دهی اولویتها بر اساس اهمیت و نیاز شهروندان، در ماتریس سلسله مراتبی AHP بوده است. یافتههای تحقیق بیانگر استخراج 27 شاخص به عنوان عوامل کلیدی بوده که الگوی توزیع ناپایدار را نشان میدهند. نتایج تحقیق نشان میدهد که با توجه به معیارهای بازآفرینی بافتهای ناکارآمد محلات 22گانه شهر سقز، محلات 22، 2، 8 و 21 که در جنوب غربی و قسمتی از شمال شهر واقعشدهاند از ناکارآمدی کمتری برخوردارند در مقابل محلات 16، 17، 19، 6، 18، 4، 13 و 1 که در جنوب شرقی، تا حدودی شمال شرقی، غرب و مرکز شهر واقع شدهاند جزو محلاتی با ناکارآمدی بالا محسوب میشوند که در میان ابعاد بازآفرینی بافتهای ناکارآمد شهری، شاخصهای اقتصادی، کالبدی(درونی و بیرونی)، زیستمحیطی و اجتماعی به ترتیب بیشترین تا کمترین رتبه را به خود اختصاص دادهاند لذا بهمنظور بازآفرینی بافتهای ناکارآمد محلات شهر سقز لازم است که این عوامل به ترتیب موردتوجه قرارگرفته و در جهت تحقق بازآفرینی اقدامات لازم انجام شود.
The urban regeneration approach as the latest approach to protect dysfunctional urban structures against natural disasters such as earthquakes arises from the principles of sustainable development and system planning, which has considered simultaneous attention to the physical, economic, social and environmental dimensions. In this study, with the aim of recreating the dysfunctional tissues of 22 neighborhoods of Saqez city with the approach of earthquake crisis management; 49 effective indicators in regenerating dysfunctional tissues of Saqez neighborhoods in MicMac environment have been evaluated, to extract key factors. Then these factors should be prioritized using the Todim model in the 22 neighborhoods of the city. It should be noted that data collection related to key metrics using field survey, statistical data of 2016 and network analysis model in GIS has been. Also, prioritization based on the importance and needs of citizens has been in the AHP hierarchical matrix. The research findings indicate the extraction of 27 indicators as key factors that show the pattern of unstable distribution. The results show that according to the criteria for regeneration of dysfunctional tissues, 22 neighborhoods of Saqqez, 22, 2, 8 and 21 neighborhoods, which are located in the southwest and part of the north of the city, In contrast, neighborhoods 16, 17, 19, 6, 18, 4, 13 and 1, which are located in the southeast, somewhat northeast, west and the city center, are considered as highly inefficient neighborhoods that in between the Indicators of regeneration of deteriorated urban areas, Economic, physical (internal and external), environmental and social indicators have the highest to lowest rating. Therefore, in order to regeneration of deteriorated urban areas of Saqez, it is necessary that these factors should be considered in order of preference and in order to achieve regeneration the necessary actions to be done.
خلاصه ماشینی:
در مقابل محلات ١٦، ١٧، ١٩، ٦، ١٨، ٤، ١٣ و ١ که در جنوب شرقی ، تا حدودی شمال شرقی ، غرب و مرکز شهر واقع شده اند جزو محلاتی با ناکارآمدی بالا محسوب می شوند که در میان ابعاد بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری ، شاخص های اقتصادی ، کالبدی (درونی و بیرونی )، زیست محیطی و اجتماعی به ترتیب بیشترین تا کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
در رابطه با بازآفرینی 1 - Durdurana & Temiza 2 - Cankut & Burcu 3 - Bottero 4 - Zhang 5 - Kearns 6 - Magalha˜ es 7 - Peng et al 8 - Korkmaz & Balaban بافت های ناکارآمد شهری مطالعاتی در سطح جهان و ایران انجام شده است .
همچنین سلطانی (١٣٩٦) در رساله ی خود جایگاه مشارکت مردمی در ارتقاء کیفیت محیط شهری بافت های فرسوده و ناکارآمد محله اتابک منطقه ١٥ شهر تهران را موردبررسی و تحلیل قرارداده است و نتایج پژوهش نشان داد که مشارکت مردمی در ارتقاء کیفیت محیط شهری اثر قطعی و تعیین کننده 1 - Vicente 2 - De Gregorio Hurtado 3 - Camerin 4 - Serrano -Jiménez 5 - Cho داشته است و بر اساس تحلیل ها و آزمون های آماری، مشارکت مردمی بر مؤلفه های اجتماعی کالبدی بازآفرینی شهری و ارتقاء کیفیت محیط شهری، تأثیر معناداری داشته است .
Monitoring the effects of land sizes on private property transformation in an urban regeneration project by regression analysis: Erenler Cedit case study; Kocaeli, Sustainable Cities and Society, 50, pp 1-11.