چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میانجیگری رفتارهای دلبستگی در ارتباط بین تعامل با خانوادهی اصلی با کیفیت زناشویی و افسردگی بود. روش: طرح پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیهی دانشجویان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بود که از این میان، 200 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور اندازهگیری متغیرها از مقیاس خانوادهی اصلی (هاوشتاد و همکاران، 1985)، مقیاس کوتاه دسترسیپذیری، پاسخگویی و همدمطلبی (سندبرگ و همکاران، ۲۰۱۲)، فرم تجدید نظر شدهی مقیاس سازگاری زوجی (باسبی و همکاران، ۱۹۹۵) و سیاههی افسردگی بک (۱۹۷۲) استفاده شد. داده ها با استفاده از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و نرمافزارهای 26-SPSS و 24-AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد میان همه متغیرها همبستگی معنادار وجود دارد. شاخصهای برازندگی حاکی از تایید مدل پژوهش با یک شاخص اصلاح بود. همچنین، نتایج نشان داد رفتارهای دلبستگی به طور معناداری در ارتباط بین تعامل با خانواده اصلی با افسردگی و کیفیت زناشویی میانجیگری میکند. نتیجهگیری: براساس نتایج، میتوان نتیجه گرفت که نوع و شدت رفتارهایدلبستگی همسران نقش تعیینکنندهای در سهم تجارب قبلی آنها در خانواده اصلیشان بر افسردگی و کیفیتزندگیزناشویی شان دارد.
The current research aimed to examine the mediation of attachment behaviors in the relationship between interaction with family of origin with marital quality and depression. The research design was inferential with path analysis method. The statistical population included all female students of Shahid Chamran University of Ahvaz in 2019-20 among whom 200 were recruited using available sampling method. The Family-of-Origin Scale (FOS; Hovestadt, et al., 1985), Brief Accessibility, Responsiveness, and Engagement Scale (BARE; Sandberg, et al., 2012), Dyadic Adjustment Scare - Revised Form (Busby, et al., 1995), and Beckchr('39')s Depression Inventory (BDI; Beck, 1972) were used to measure the variables. The data were analyzed using Pearson product moment correlation coefficient and path analysis method and SPSS-26 and AMOS-24 software. The results of the correlation analysis showed significant correlation among the variables. The goodness of fitness indices verified the model with one modification index. Furthermore, the results showed that the attachment behaviors significantly mediated the relationship between interaction with family-of-origin with depression and marital quality. According to the results, one can conclude that the type and severity of coupleschr('39') attachment behaviors have a critical contribution in affects of their interaction with family-of-origin on their depression and marital quality.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: نتايج تحليل همبستگي نشان داد، ميان همه متغيرها همبستگي معنادار وجود دارد )٥•/• واژههاي کليدي: تعامل با خانواده اصلي، کيفيت زناشويي، افسردگي، رفتارهاي دلبستگي مقدمه کيفيت زناشويي مفهومي چندبعدي و شامل ارتباطات بين زوجين مانند سازگاري، رضايت ، شادماني، انسجام و تعهد است )رابلز، اسلچر، ترامبيو، مک گين ١، ١٤•٢(.
عوامل مختلفي ميتوانند بر کاهش کيفيت زناشويي و ايجاد افسردگي در خانوادهها تأثير داشته باشند که از جمله ي آنها ميتوان به تعامل با خانوادهي اصلي ٢ )رجبي، کرد عريرپور محمدي و تقيپور، ١٣٩٦( و رفتارهاي دلبستگي ٣ )فردوسي، ١٣٩٧( اشاره کرد.
بنابراين ، با توجه به آنچه گفته شد، هدف پژوهش حاضر بررسي اين پرسش بود که آيا رفتارهاي دلبستگي، رابط ه ي بين تعامل خانوادهي اصلي با کيفيت زناشويي و افسردگي را ميانجي گري ميکند )شکل ١(؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل ١.
شکل ١ضرايب استاندارد و معناداري مسيرهاي مستقيم براي مدل بررسي رابط ه تعامل با خانواده اصلي بر کيفيت زناشويي و افسردگي با ميانجيگري رفتارهاي دلبستگي را نشان ميدهد.
بحث و نتيجه گيري هدف از پژوهش حاضر، بررسي نقش ميانجيرفتارهاي دلبستگي در رابط ه تعامل با خانواده اصلي با کيفيت زناشويي و افسردگي بود.
نتايج اين پژوهش نشان داد که رابط ه تعامل با خانواده اصلي بر افسردگي در دانشجويان متأهل معنيدار است .
نتايج اين پژوهش نشان داد که رابط ه تعامل با خانواده اصلي بر کيفيت زناشويي معنيدار نيست .
همچنين ، نتايج اين پژوهش نشان داد که تعامل با خانواده اصلي بر کيفيت زناشويي از طريق رفتارهاي دلبستگي معنيدار بوده.