چکیده:
طرح مسئله: تغییرات پارادایمی در حوزة حملونقل شهری بر تغییر رویکردها و بنیانهای برنامهریزی، تصمیمگیری و سیاستگذاری از الگوی خودرومحور به الگوی انسانمحور مبتنی است؛ از این رو انسان در هستة اصلی گفتمان پارادایم جدید قرار میگیرد.هدف: تحلیل تغییر پارادایمی سیاستهای حملونقل کلانشهر تبریز بهمنظور دستیابی به حملونقل پایدار شهری، هدف اصلی این پژوهش است.روش پژوهش: پژوهش حاضر بهلحاظ مبانی پارادایمی بر رویکرد پراگماتیسم مبتنی است. دادههای کمّی با پرسشنامة پژوهشگرساخته از کارشناسان موضوع (360 نفر) گردآوری و برای تجزیه و تحلیل این دادهها از آزمونهای تی تکنمونهای، فریدمن و رگرسیون خطی استفاده شده است. دادههای کیفی پژوهش نیز با مصاحبة اکتشافی و نیمهساختاریافته با 30 نفر از مدیران و کارشناسان گردآوری و با بهرهگیری از روش گراندد تئوری تحلیل شده است.نتایج: مدل پارادایمی یافتههای کیفی پژوهش نشان میدهد ساختار اقتصادی کشور، سطح توسعة اجتماعی - اقتصادی کشور و فرایند گسترش شهرنشینی بهمثابة بستر حاکم موجب شده است سیاستهای تغییر پارادایمی حملونقل در کلانشهر تبریز به کُندی انجام گیرد و بعد زیرساختی - فنی بر سایر سیاستها غلبه داشته باشد؛ همچنین یافتههای کمّی ضمنتأیید نتایج کیفی نشان میدهد از بین سیاستهای متنوع حملونقل پایدار، سیاستهای «برنامهریزی برای شیوههای حملونقل عمومی»، «اقدامات مدیریت ترافیک» و «محدودیتهای سرعت»، تأثیرگذاری معناداری بر حملونقل کلانشهر تبریز دارند؛بهطوری که ضریب استانداردشدة (β)سیاستهای یادشده بهترتیب 726/0، 583/0 و 508/0 بوده است که در سطح خطای کمتر از 01/0 معنادارند.نوآوری: استفاده از چهارچوب تحلیلی مدل (ASI) و روش پژوهشآمیخته، نوآوری پژوهش حاضر به شمار میرود.
Problem Statement: Paradigmatic changes in urban transportation are based on changing the approaches and basics of planning, decision making and policy making from the vehicle-driven model to the human-centered model. Hence, it can be said that the human is at the core of the discourse of a new paradigm. Purpose: Analysis of the paradigm shift of Tabriz metropolitan transportation policies to achieve sustainable urban transportation is the main objective of the research. Methodology: The present research is based on the pragmatism paradigm. Quantitative data were collected by a researcher-made questionnaire from experts (360 individuals). For analyzing quantitative data, one-sample t-test, Friedman and linear regression were used. Qualitative research data were collected through exploratory interviews and semi-structured interviews with 30 managers and experts and the analysis was done using Grand Theory method. Results: Paradigm Model of qualitative findings showed that the economic structure, the level of socioeconomic development, the process urbanization of the country as a dominant platform have led to the slow shift in the paradigm of transportation policies in Tabriz metropolis. Thus, the technical infrastructure overcomes other policies. Also, the quantitative findings, while confirming the qualitative results, showed that among the various sustainable transportation policies, ‘planning for public transportation practices’, ‘traffic management measures’, and ‘speed constraints’ policies have a significant impact on the Tabriz metropolitan transportation, so that the standardized coefficients (β) of these policies were respectively 0.726, 0.583 and 0.508, which were significant at the error level of less than 0.01. Innovation: The use of the Analytical Framework (ASI) Model and the mixed method methodology are innovations of this study.
خلاصه ماشینی:
نتايج : مدل پارادايمي يافته هاي کيفي پژوهش نشان مي دهد ساختار اقتصادي کشور، سطح توسعۀ اجتماعي - اقتصادي کشور و فرايند گسترش شهرنشيني به مثابۀ بستر حاکم موجب شده است سياست هاي تغيير پارادايمي حمل ونقل در کلان شهر تبريز به کندي انجام گيرد و بعد زيرساختي - فني بر ساير سياست ها غلبه داشته باشد؛ همچنين يافته هاي کمي ضمن تأييد نتايج کيفي نشان مي دهد از بين سياست هاي متنوع حمل ونقل پايدار، سياست هاي «برنامه ريزي براي شيوه هاي حمل ونقل عمومي»، «اقدامات مديريت ترافيک » و «محدوديت هاي سرعت »، تأثيرگذاري معناداري بر حمل ونقل کلان شهر تبريز دارند؛ به طوري که ضريب استانداردشدة (β) سياست هاي يادشده به ترتيب ٠/٧٢٦، ٠/٥٨٣ و ٠/٥٠٨ بوده است که در سطح خطاي کمتر از ٠/٠١ معنادارند.
برنامه ريزي و سياست گذاري در حوزة حمل ونقل شهري تبريز نيز در دهه هاي گذشــته متأثر از ســياســت هاي کلان ملي، عمدتا مبتني بر الگوي خودرومحور شــکل گرفته اســت که اين موضــوع چالش هاي متعددي را در ابعاد مختلف زيســت محيطي، اقتصــادي و اجتماعي به وجود آورده اســت ؛ بنابراين تغيير 1 Stockholm Conference 2 Post-2015 Development Agenda 3 Rio Conference پارادايمي در اين بخش در چهارچوب طراحي سياست هاي يکپارچۀ حمل ونقل شهري پايدار لازم است تا کيفيت زندگي شهري را ارتقا بخشد و به توسعۀ پايدار شهري کمک کند.