چکیده:
فقه سیاسی در عصر غیبت ، ادوار مختلفی را پشت سر گذاشته است . درحالی که در آغـازین دوره هـای
عصر غیبت ، از یک سو محدثان ، به هدف جمع آوری میراث روایی شیعه و محافظت از میـراث نقلـی
در برابر غلبه منطق اعتزالی، روایات معصومین را جمع کرده و سیره سیاسی آنان را مـورد تـذکر قـرار
دادند، از سوی دیگر فقیهان با تدوین فقه استدلالی و ایجاد روش شناسـی مسـتقل اسـتنباط ، توانسـتند
برخی نظریات سیاسی شیعه را عرضه نمایند؛ رسمیت یـابی مـذهب شـیعه در کشـور ایـران و ارتبـاط
نزدیک عالمان با مسائل حکومتی و ایجاد روش شناسی اصولی در قرون دهم تا سیزدهم موجـب شـد
نظرات سیاسی فراوانی از سوی وحید بهبهانی و شـاگردان ایشـان عرضـه شـد. و بـا وجـود ایـن کـه
بازخوانی مبانی دینی از سو فقیهان عصر مشروطه در راستا مبارزه با استبداد، موجب ورود مفاهیم
سیاسی جدید به فقه سیاسی شیعه شد و به تایید نظام مشروطه سلطنتی، انجامیـد، لکـن فقـه سیاسـی
شیعه در جمهوری اسلامی ایران ، از این مفاهیم سیاسی، در راستای تبیین نظام سیاسـی مطلـوب ذیـل
ولایت فقیه ، استفاده شده و مطالعات سیاسی در راستای تبیین ، تعمیق ، کارآمدی و اداره مطلـوب نظـام
اسلامی، بکار گرفته شد و لذا با وجود پیدایش فقه سیاسی در قرون اولیه عصر غیبت ، سده هـای دهـم
تا سیزدهم شاهد گسترش فقه سیاسی بوده و با این که فقه سیاسی در دوره مشروطه به تحولی مناسـب
رسید، لکن در عصر جمهوری اسلامی ایران ، به تکامل انجامیده و در قالـب گفتمـان فقـه حکـومتی و
نظام سیاسی جمهوری اسلامی رویکرد عملی به خود گرفت . با استقرار جمهوری اسلامی فقه سیاسـی
به کمال خود نزدیک شد، ولی برای ادامه این حرکت تکاملی لازم اسـت رویکـرد بـه فقـه حکـومتی
شتاب یابد و تمامی احکام اسلامی در تار و پود نظام اسلامی و ساختارهای آن به جریان واقعی افتد و
دولت اسلامی تمام عیار شکل گیرد و به حد نصاب لازم ارتقاء یابد.
مر الفقه السیاسی بمراحل مختلفه فی عصر الغیبه. ففی القرون الاولی بعد الغیبه کان المحدثون
یجمعون روایات المعصومین ویذکرون الجمیع بسیرتهم وذلک بهدف جمع التراث الحدیثی الشیعی
والحفاظ علیه مقابل هیمنه العقلیه الاعتزالیه. ومن جهه اخری استطاع الفقهاء ان یقدموا بعض النظریات
السیاسیه الشیعیه عبر تدوین الفقه الاستدلالی وتاسیس منهجیه مستقله فی الاستنباط . ومنذ القرن العاشر
الی الثالث عشر ظهرت عوامل عدیده ادت الی تقدیم نظریات سیاسیه متعدده فی الفقه الشیعی ومنها ان
المذهب الشیعی صار هو المذهب الرسمی لایران واهتم العلماء بالقضایا الحکومیه نتیجه لهذا التطور
واسسوا منهجه اصولیه جدیده فقدم وحید بهبهانی وتلامذته نظریات سیاسیه کثیره طوال هذه الفتره.
وفی عصر الملکیه الدستوریه (المشروطه) قام العلماء باعاده القراءه فی المبادي الدینیه وذلک لمواجهه
الاستبداد السیاسی فدخلت مفاهیم سیاسیه جدیده الی الفقه السیاسی الشیعی مما ادی الی الموافقه علی
نظام الملکیه الدستوریه. ولکن الفقه السیاسی الشیعی فی نظام الجمهوریه الاسلامیه الایرانیه استخدم
نفس هذه المفاهیم لتقدیم النظام السیاسی المنشود فی ظل ولایه الفقیه . لقد نشا الفقه السیاسی فی القرون
الاولی من عصر الغیبه ثم شهد تقدما کبیرا فی فتره القرن العاشر الی الثالث عشر. ورغم انه حقق
تطورات جیده فی هذه الفتره ولکنه اتجه الی الکمال والنضوج فی عهد الجمهوریه الاسلامیه الایرانیه
متمثلا فی خطاب الفقه الحکومی ونظام الجمهوریه الاسلامیه. لقد اقترب الفقه السیاسی من کماله فی
ظل الجمهوریه الاسلامیه ولکن استمرار هذه العلمیه التطوریه مرهون بمزید من الاهتمام بالفقه الحکومی
وتطبیق الاحکام الاسلامیه بشکل کامل فی کافه موسسات الجمهوریه الاسلامیه وارکانها وتحقیق
الدوله الاسلامیه بما تعنیه الکلمه وایصالها الی ما یلزم من الرقی والفاعلیه.
خلاصه ماشینی:
با وجود اشتمال دين اسلام بر آموزه هـاي سياسـي و اداره امـور جامعـه در صـدر اسـلام توسط پيامبر(ص ) و جانشـينان ايشـان در قالـب نظريـه هـاي ولايـت و خلافـت ، حاکميـت طواغيت و حاکمان جائر بر جامعه اسلامي در سال هاي بعد، موجب شد ائمه (ع ) مجبـور بـه تقيه شده و از طرح تفصيل و شفاف ديدگاه هايشـان در خصـوص انديشـه سياسـي شـيعه را فروگذار کرده و البته عباراتي در پاسخ به پرسـش هـاي برخـي سـؤال کننـدگان و رفتارهـايي متناسب با شرايط سياسي روز، از سوي اهل بيت (ع ) ارائه شـده اسـت کـه در سـاليان پـس از غيبت ، به مثابه منابع فهم انديشه سياسي شيعه به کار مي رود.
نکته مهمي در وجـود دارد و نقطـه اوج ايـن فرآيند به شمار ميرود اين است که در وضعيت فعلي، فقه سياسي شـيعه در پرتـو جمهـوري اسلامي ايران ، مفاهيم و معارف سياسي-فقهي شيعه ، در راستاي تبيين نظـام سياسـي مطلـوب ذيل ولايت فقيه ، استفاده شده و مطالعات سياسي در راستاي تبيين ، تعميـق ، کارآمـدي و اداره مطلوب نظام اسلامي، بکار گرفته شده و لذا با وجود پيدايش فقه سياسي در قرون اوليه عصـر غيبت ، سده هاي دهم تا سيزدهم شاهد گسترش فقه سياسي بوده و با اين کـه فقـه سياسـي در دوره مشروطه به تحولي مناسب رسيده است ، لکـن در عصـر جمهـوري اسـلامي ايـران ، بـه تکامل انجاميده و در قالب گفتمان فقه حکومتي و نظام سياسـي جمهـوري اسـلامي رويکـرد عملي به خود گرفته است .