چکیده:
ناطق بودن که همان وجه تمایز انسان و حیوان است، به معنای برخورداری انسان از قوۀ
تعقل، اندیشه و خردورزی است. گنجها و دفینههای این قوۀ باعظمت الهی نیازمند
استخراج، شکوفایی و باروری است که جز با تربیت صحیح آن که پیامبران الهی مربی آن
است که در قرآن و روایات » تربیت فکری « هستند، امکانپذیر نیست و این همان مفهوم
به فروانی از آن یاد شده و سبب رسیدن انسان به کمال مطلق، نهایی و مطلوب خویش
است. هنگامی که به تفکر، تعقل و اندیشهورزی، سفارش میشود، باید لوازم این مفهوم و
نحوۀ تحقّق آن نیز، بیان شده باشد. خطوط روشنی در قرآن و روایات وجود دارد که به ما
نشان میدهد چه عواملی سبب رشد، شکوفایی و باروری اندیشه است و از دیگر سو، چه
موانعی در این مسیر وجود دارد. بنابراین با ایجاد مقتضیات و رفع موانع، زمینۀ تربیت فکری
و بالندگی اندیشه ها، فراهم خواهد شد. در این نوشتار به برخی از این موانع و مقتضیات
خواهیم پرداخت.
خلاصه ماشینی:
گنج ها و دفينه هاي اين قوة باعظمت الهي نيازمند استخراج ، شکوفايي و باروري است که جز با تربيت صحيح آن که پيامبران الهي مربي آن هستند، امکان پذير نيست و اين همان مفهوم «تربيت فکري» است که در قرآن و روايات به فرواني از آن ياد شده و سبب رسيدن انسان به کمال مطلق ، نهايي و مطلوب خويش است .
» (شريعتمداري، ١٣٧٦، ص ٣٧٩) همان گونه که جسم انسان با آب و نان ، رشد مييابد و بالنده ميشود، فکر و انديشۀ انسان نيز نيازمند عواملي براي رشد، بالندگي و شکوفايي است که عنوان تربيت فکري به خود گرفته است .
تقوا و فکر رابطه اي دو سويه با هم دارد، اولين صورت آن اين است که انسان با تفکر، راه تقوا را برمي گيزند به گونه اي که خير و شر را در نفس ناطقۀ خود که ظرف علم ، انديشه و تفکر است ، مي يابد و فهم ميکند.
در اين عبارت اميرمؤمنان علي (ع ) نيز يکي از رسالت هاي انبياء، شخم زدن و شوراندن عقل ها و انديشه هاي انساني بيان شده است که در حقيقت به معناي فراهم سازي زمينۀ رشد و تربيت فکري انسان ها است ، که ابزار آن دين داري و نوع رويکرد به دين است .
» (طباطبايي، ج ١١، ص ١٧٣) در اين آيه نيز تأکيد شده است که وحي الهي (قرآن ) برهاني است يقين آور که بر قلب ، فکر و جان آدمي تسلط دارد و انديشۀ او را از اوهام پاک و خالص مي گرداند و در نتيجه سبب رشد، باروري و تربيت صحيح آن را فراهم ميسازد.