چکیده:
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین رابطة راهبردهای انضباطی معلمان با حواسپرتی از تکلیف و بدرفتاری در کلاس درس از نظر دانشآموزان در قالب طرح همبستگی اجرا شد. نمونة پژوهش از بین 50 کلاس پایة ششم ابتدایی مدارس دخترانة دولتی و غیر انتفاعی منطقة ۱۵ شهر تهران در سال تحصیلی 98-97، طبق جدول کرجسی و مورگان (1970) ، ۲۰۰ دانشآموز بود که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. دادهها بهوسیلة پرسشنامههای لوئیس (2001، 2005 و 2008) با عناوین، راهبردهای انضباطی معلمان، بدرفتاری کلاسی دانشآموزان و حواسپرتی از تکلیف گردآوری شد. طبق شاخصهای توصیفی متغیرها، رایجترین راهبرد انضباطی معلمان پرخاشگری و پس از آن به ترتیب، تنبیه، گفتوگو، اشاره غیر مستقیم، پاداشدهی و در نهایت، تصمیمگیری مشارکتی است. نتایج نشان داد، استفاده از راهبرد پاداشدهی با کاهش بدرفتاری و راهبردهای تنبیه و پرخاشگری با افزایش بدرفتاری دانشآموزان رابطه دارد، اما بین بدرفتاری و دیگر راهبردهای انضباطی رابطة معنادار مشاهده نشد. همچنین، راهبردهای گفتوگو، اشاره غیر مستقیم و پاداشدهی با کاهش حواسپرتی از تکلیف و راهبردهای تنبیه و پرخاشگری با افزایش حواسپرتی رابطه دارد، ولی بین راهبرد تصمیمگیری مشارکتی و حواسپرتی از تکلیف رابطة معناداری مشاهده نشد. همچنین، راهبردهای انضباطی معلمان مدارس دولتی با معلمان مدارس غیر انتفاعی تفاوت معناداری نداشت. طبق این یافتهها، اغلب معلمان برای مواجهه با بیانضباطی و برقراری نظم در کلاس بیشتر از راهبردهای انضباطی استفاده میکنند که با افزایش بدرفتاری کلاسی و حواسپرتی از تکلیف رابطه دارند و در مقابل، نسبت به کاربرد راهبردهای اثربخشتر که مرتبط با کاهش بدرفتاری و حواسپرتی از تکلیفاند کمتوجهاند. این مسئله ضرورت بازاندیشی بر عمل تربیتی را برای معلمان ابتدایی دوبرابر میکند.
Understanding the best disciplinary strategies for dealing with classroom issues is a general and ongoing concern of teachers throughout the education community. Accordingly, the present study was conducted to determine the relationship between teachers 'disciplinary strategies and distraction from students' homework in the classroom in the form of a correlation plan. The research sample included 200 members of the sixth-grade elementary school students of public and non-profit schools in Tehran's 15th district, who were selected by cluster sampling. Data were collected by Lewis questionnaires with titles, teachers 'disciplinary strategies, students' class abuse, and distraction. According to the descriptive indicators of the variables, the most common disciplinary strategy of aggressive teachers and then in order of punishment, conversation, indirect reference, reward and finally participatory decision making. The results of the Pearson correlation test also showed that students' abuse is negatively related to reward strategy and positively related to punishment and aggression strategies. And students' distractions are negatively associated with conversational strategies, indirect references and rewards, and positively correlated with punishment and aggression strategies. Also, based on the results of analysis of variance, the disciplinary strategies of public-school teachers were not significantly different from those of non-profit school teachers. According to these findings, training and application of disciplinary strategies related to child abuse and distraction in students are recommended to all those involved in teacher training and primary school teachers.
خلاصه ماشینی:
استاديار، گروه روان شناسي و آموزش کودکان استثنائي، دانشکدة روان شناسي و علوم تربيتي، دانشگاه علمه طباطبائي، تهران ، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٠٥/٢٢؛ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠٦/٢٤) چکيده پژوهش حاضر به منظور تعيين رابطۀ راهبردهاي انضباطي معلمان با حواس پرتي از تکليف و بدرفتاري در کلاس درس از نظر دانش آموزان در قالب طرح همبستگي اجرا شد.
طبق اين يافته ها، اغلب معلمان براي مواجهه با بيانضباطي و برقراري نظم در کلاس بيشتر از راهبردهاي انضباطي استفاده ميکنند که با افزايش بدرفتاري کلاسي و حواس پرتي از تکليف رابطه دارند و در مقابل ، نسبت به کاربرد راهبردهاي اثربخش تر که مرتبط با کاهش بدرفتاري و حواس پرتي از تکليفاند کم توجه اند.
Hochweber, Hosenfeld & Klieme 2.
Hagenauer, Hascher & Volet 3.
طبق ادراک ٣٥٠٠ دانش آموز در پژوهش لوئيس 4 (٢٠٠١) معلمان شش راهبرد انضباطي مختلف در مديريت رفتار کلاسي به کار ميگيرند؛ گفت وگو، 5 اشاره غير مستقيم ٦، تصميم گيري مشارکتي ٧، پاداش دهي ٨، تنبيه ٩ و پرخاشگري .
ماتريس همبستگي متغيرهاي پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} نتايج جدول ٢ نشان ميدهد، حواس پرتي دانش آموزان از تکليف با راهبردهاي انضباطي گفت وگو و پاداش دهي رابطۀ منفي و معنادار (٠/٠١ ≥ P) و با تنبيه و پرخاشگري رابطۀ مثبت و معنادار (٠/٠١ ≥ P) دارد.
نتايج تحليل همبستگي نيز نشان دهندة وجود چند رابطۀ معنادار بين متغيرهاي پژوهش بود: راهبردهاي پرخاشگري و تنبيه با ميزان بروز بدرفتاري کلاسي و حواس پرتي دانش آموزان از تکليف رابطۀ مثبت دارد.