چکیده:
مساله نجاست ذاتی مشرکین از نظر حکمی در ابتدا به نظر واضح و روشن میآید
چنانچه علما در این مطلب تردیدی نکرده و حکم به نجاست آن را قطعی دانستهاند
ولی با نگاهی فنی و فقهی به مساله، خدشهدار بودن تمام ادله مورد استناد قائلین به
نجاست ظاهر شده و عدم قابلیت آنها برای فتوا به نجاست ذاتی معلوم میشود. به
همین خاطر در این تحقیق تمام ادله مورد بررسی قرار داده شده و نهایت نظر نهایی
بر طهارت ذاتی مشرکین هست.
خلاصه ماشینی:
مولي حبيب الله شريف کاشاني در بيان يکي از اعتراض هاي بر استدلال به اين آيه ميفرمايد: نجس در لغت گفته ميشود براي هر امر پليدي همانطور که هروي نقل کرده است و استعمال عرف متشرعه در معناي اصطلاحي ايجاب نميکند که در زمان شارع نيز به اين معني استعمال ميشده است ، زيرا در زمان شارع به اين معني حقيقت نشده بود پس واجب است بر معناي لغوي حمل کرد.
ظهور: کلمه نجس نزد ما معناي روشني دارد و آن نجاست فقهي است ، بنابراين ظاهر آيه «إنما المشرکون نجس » نزد ما گواه نجس بودن بدن مشرکان است و ظهور نيز حجت است و لذا طبق قواعد اصول فقه موظف هستيم تا دليل خاصي بر معناي غير ظاهري نداشته باشيم بر همان معناي ظاهري آيات و احاديث که حجت هستند 1 عمل کنيم .
سوال : اگر معناي نجس را عام بگيريم که هم شامل معناي لغوي شود و هم معناي اصطلاحي در اين صورت ميتوان مفاد آيه را بر نجاست ذاتي کفار استفاده کرد؟ آيا معناي لغوي و معناي اصطلاحي يک معنا بيشتر نيست و آن هم معناي لغوي است ؟ آيا معناي اصطلاحي داراي اضافات و مصاديق جديد است ؟ يکي از کساني که قائل به اين معنا هستند امام خميني (ره ) است که ميفرمايد: شارع اصطلاحي خاص براي نجاست ندارد بلکه همان قذارت عرفي را در نظر دارد با اين تفاوت که اولا برخي مصاديق را حکما از آن مفهوم خارج کرده مثل آب بيني و چرک زخم و برخي مصاديق را به آن اضافه کرده است مثل کافر و شراب و نيز احکام ويژه آن براي قذارت شرکت کرده است .