چکیده:
مصطفی خرمدل از مترجمان برجسته قرآن و صاحب آثاری چون: تفسیر نور، ترجمه تفسیر فی ظلال القرآن و ترجمه روان (به فارسی)، تفسیر المقتطف (به عربی)، تفسیر شنهی رهحمهت (به کردی) را نوشته است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر تفسیر شنهی رهحمهت و تفسیر نور و با هدف ارائه نقاط قوت و ضعف این آثار، به معرفی و بررسی آنها پرداخته شده است. پس از بررسی این آثار بر اساس اصول ساختاری و محتوایی زبانهای مبدأ و مقصد؛ در مییابیم که ترجمههای خرمدل بسیاری از بایستههای اصول ترجمه قرآن را دارد و این، حاصل دقتنظر و مهارت مترجم و اشراف او بر ساختارهای دستوری و بلاغی زبانهای کردی، فارسی و عربی است. به نظر میرسد که ترجمه تفسیری «شنهی رهحمهت» ترجمه «تفسیر نور» ایشان باشد؛ اگرچه مترجم به این موضوع اشاره نکرده است. با این حال، نقدهایی هم بر آنها وارد است؛ از جمله: گرایش به اطناب، عدم توجه کامل در ترجمه برخی انواع حرف وا، ترجمه ناقص از آیات در چند مورد، فقدان معادلهای مناسب برای بعضی مفردات، تعمیمِ برخی اسمهای خاص، عدم توجه به مأثور و اسباب نزول آیات با توجه به اینکه هر دو اثر با عنوان تفسیر نامگذاری شده است.
ان الاکراد اقبلوا علی الاسلام بدایه دخوله الی بلادهم بحفاوه. فعلماءهم ادوا دورا هاما فی بناء الحضاره الاسلامیه المکتوبه وخاصه فی العلوم العربیه والدرسات القرانیه. مصطفی خرمدل یعتبر باحثا قرانیا شهیرا فی ایران وله دراسات قرانیه کالتفسیر المسمی بالنور بالفارسیه، تفسیر المقتطف بالعربیه، ترجمه فی ظلال القران الکریم الی الفارسیه وترجمه القران المسماه ب«شنهی رهحمهت» باللغه الکردیه و ترجمه اخری للقران الکریم المسماه ب«ترجمه روان» فی اللغه الفارسیه. فی هذا المقال درسنا تفسیر النور وشنهی رهحمهت فی منهج تحلیلی ونقدی لنبین میزاتهما واسلوب المفسر المترجم فیهما. من النتايج التی وصل الیها المقال هی: مقدره خرمدل العلمیه واللغویه ومهاراته فی العربیه والفارسیه والکردیه ادت الی نجاحه فی کتابه تفسیر القران وترجمته وفیهما المیزات الهامه تتناسب واصول ترجمه القران الکریم او مبادي تفسیره؛ منها: الاهتمام بالتطور التاریخی فی اختیار المفردات الکردیه او الفارسیه فی نص فصیح مع الابتعاد عن الاراء المتضاربه فقهیا ونحویا ولغویا والاهتمام بالبنی البلاغیه لاستخراج المفاهیم والقاء الدلالات. لکنه بالرغم من هذا یوخذ علیه الاطناب فی ترجمه قسم من الایات وعدم الاهتمام بضبط الاعلام فی اللغه الهدف والاختلاط بین الترجمه والتفسیر وتسمیه عمله الاخیر ب«تفسیر شنهی رهحمهت» بینما انه لیس بتفسیر بل یعتبر ترجمه تفسیریه کامله للقران الکریم.