چکیده:
«فره» یکی از نمادهای قدرت ایزدی و همانند فروغ و هدیهای الهی است که در وجود هر انسانی و موجودی به امانت گذاشته شده است و برای صاحبش، زندگی طولانی، قدرت و دارایی بههمراه میآورد. فر کیانی وجه شاهی فره است و به بخش متأخر گاهشمار افسانهای زرتشت تعلق دارد. در مفهومی انتزاعیتر، بهمثابۀ یک تفکر، فره میتواند نیرویی وابسته به هستی یا نیروی الهی باشد که از جهان نامحسوس برخاسته و در این گیتی، جاری شده است که از طریق آن، کارهای خوب انجام و بخت خوب نیز تضمین میشود. آنچه در این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی بررسی میشود، مفهوم واژۀ «فره» در فارسی و اوستا، دلایل اهمیت فر کیانی، مختصری دربارۀ سلسلۀ کیانیان، اسطورههای ایرانی که فره قهرمان آن است و داستانهای ملی مرتبط با آن، چهرههای مادی و معنوی فر کیانی و بازیافتههای باستانشناسی درخصوص فره است تا درنتیجه به این پرسشها پاسخ داده شود که به چه دلیل فر کیانی دارای چنین جایگاه ویژهای است و آیا میتوان داستانهای ملی ایران و فر کیانی را با یکدیگر مرتبط دانست یا خیر. برآیند تحقیق نشاندهندۀ آن است که با تأمل در متن اوستایی زامیادیشت بهنیکی میتوان دریافت که بنابه دلایل اسمی، تاریخی و جغرافیایی، دینی و مذهبی، ملی و اسطورهای، فر کیانی دارای چنین جایگاه مهمی است. همچنین، قهرمانان اصلی برخی از داستانهای دلنشین ملی ایران از فر کیانی بهره جستهاند و برخی از مطالبی که فردوسی بزرگ در شاهنامه بیان کرده است، ریشه در زامیادیشت اوستا دارند.
خلاصه ماشینی:
آنچه در اين پژوهش به شـيوة توصـيفي- تحليلي بررسي ميشود، مفهوم واژة «فره » در فارســي و اوســتا، دلايل اهميت فر کياني، مختصــري دربارة ســلســلۀ کيانيان ، اسطوره هاي ايراني که فره قهرمان آن است و داستان هاي ملي مرتبط با آن ، چهره هاي مادي و معنوي فر کياني و بازيافته هاي باسـتان شـناسـي درخصوص فره است تا درنتيجه به اين پرسش ها پاسخ داده شود که به چه دليل فر کياني داراي چنين جايگاه ويژه اي است و آيا ميتوان داستان هاي ملي ايران و فر کياني را با يکديگر مرتبط دانست يا خير.
از مهم ترين آثار ايراني تأليف شده در اين زمينه ، ميتوان به موارد زير اشاره کرد: ژاله آموزگار کتابي با عنوان زبان ، فرهنگ ، اســطوره (مجموعه مقالات ) به رشــته تحرير درآورده اســت و از ميان اين مجموعه ، در مقالۀ «فره ، اين نيروي جادويي و آســماني » (آموزگار، ١٣٨٧: ٣٥٠- ٣٦٢) و در مقاله اي ديگر با نام «آيا فره از اين شـهر گريخته است ؟» (آموزگار، ١٣٨٧: ٥٦٥-٥٦٧)، به توضـيح واژة فره و انواع آن پرداخته اسـت .
همچنين ، در اين جستار ميبينيم که قهرمان اصلي برخي از داستان هاي دلنشين ملي ايران از فر کياني بهره مند هستند و برخي از مطالبي که فردوسي بزرگ در شاهنامه بيان کرده است ، ريشه در زامياديشت اوستا دارد.
درســت اســت که اين مفهوم با اصــطلاح فره کياني به معناي بخت و اقبال ملوکانه و اقتدار ناشــي از آن ، متفاوت اسـت و براسـاس بند ٧٩ از زامياديشـت ، به زرتشت ملحق شده است و فره موبدي يا پيامبري نام دارد، اما در مورد پيوند آن با فره مربوط به خويشاوندي جم (فره ايزدي- فره کياني) نيز نبايد غفلت شود.