چکیده:
این پژوهش با عنوان «مناظرات ابنفورک اشعری با کرامیّه در غزنه (اوایل قرن پنجم هجری)» با رویکرد کلامی، درصدد است تا به علل برپایی مناظرات مذکور و اینکه وجوه تشابه یا تمایز آرای ابنفورک با سلطان محمود غزنوی و محمدبن هیصم کرامی چه بوده است، پاسخ دهد. در نیمۀ نخست قرن سوم هجری، مذهب کرامیه توسط محمدبن کرام پیریزی شد که به مشبهه قرابت داشت. در اوایل سدۀ چهارم، ابوالحسن اشعری پایهگذار مکتب کلامی جدیدی شد که خصوصیت بارز آن، دفاع از باورهای اهلسنت و اصحابحدیث بود و پویایی آن پس از مرگ وی، به همت بزرگانی چون ابوالحسن باهلی، ابنمجاهد بصری، ابنفورک اصفهانی، ابوبکر باقلانی و ابواسحاق اسفراینی تداوم یافت. ابنفورک در راه دفاع از عقاید اشعریه در برابر سایر فرق ازجمله کرامیان، تلاش بسیاری کرد. نتایج این نوشتار حاکی از آن است که گرچه ابنفورک و سلطان غزنوی در مسئلۀ رویت عینی خدا متفقالقول بودند اما از حیث آنکه این رویت در جهت خاصی است یا نه، اختلاف داشتند. انتساب عقیدۀ انقطاع رسالت به ابنفورک نیز تهمتی بیش از جانب کرامیّه نبود. همچنین تدقیق در مباحثات و اختلافات عقیدتی ابنفورک و ابنهیصم، بیانگر آن است که گرچه این دو متکلم در مسائلی نظیر قدم کلام خدا و عدم ارادۀ انسان در افعال خیر و شر، دیدگاه مشترکی دارند اما در غالب مباحث دیگر مانند استواء خدا بر عرش، بقای اعراض، صفات خبریۀ خدا، مخلوق بودن یا نبودن صفات فعلیۀ پروردگار، سنخیت یا تباین بین خالق و مخلوق و اینکه قرآن کلام خداست یا قول او، تضاد آشکاری داشتهاند.
This theologically-oriented study, entitled Ibn al-Furak debates with the Karamiyya in Ghazni (early fifth century AH), seeks to examine the reasons for those theological disputes that emerged and the similarities and differences between Ibn al-Furak's scholarly views and those of Sultan Mahmud of Ghazni and Ibn al-Haytham.In the first half of the third century AH, the Madhhab of Karamiya was developed by Muhammad ibn Karam.In the early fourth century, Abu al-Hasan al-Ash'ari established a new theological school of thought whose distinguishing feature was the defence of the beliefs of the Sunnis and the Companions of Hadith. Ultimately, Ibn al-Furak sacrificed his life in a vigorous scholastic battle to defend Ash'arite theology against those of other sects, notably the Karamiyya.The findings of this study indicate that although Ibn al-Furak and Sultan Mahmud of Ghazni agreed on the notion of seeing God, they disagreed on whether this vision was in a particular manner.Furthermore, Karamiya's attribution of the concept of the Prophetic mission's cessation to Ibn al-Furak was nothing more than a calumny.Examining the ideological debates and differences between Ibn al-Furak and Ibn al-Haytham indicates The two scholars had great differences over other matters, such as the abode of God on his throne, the persistence of acquired attributes, the anthropomorphic attributes of God, the being creator or non-creator of the self-dependent characteristics of God, the similarity or contrast between the Creator and the creature, and whether the Qur'an is the direct word of God or His revelation.
خلاصه ماشینی:
مناظرات ابن فُورَک اشعری با کَرّامیه در غزنه (اوایل قرن پنجم هجری) عباس آداودی جلفائی * 1 چکیده این پژوهش با عنوان «مناظرات ابن فـورک اشـعری بـا کرامّیـه در غزنـه (اوایـل قـرن پـنجم هجری)» با رویکرد کلامی، درصدد است تا به علل برپایی مناظرات مـذکور و اینکـه وجـوه تشابه یا تمایز آرای ابن فورک با سلطان محمود غزنوی و محمدبن هیصم کرامـی چـه بـوده است ، پاسخ دهد.
همچنـین تدقیق در مباحثات و اختلافات عقیدتی ابن فورک و ابن هیصم ، بیـانگر آن اسـت کـه گرچـه این دو متکلم در مسائلی نظیرِ قدَم کلام خدا و عدم ارادة انسان در افعال خیر و شر، دیـدگاه مشترکی دارند اما در غالب مباحث دیگر مانند استواء خدا بر عرش ، بقای اعـراض ، صـفات * دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی دانشگاه تهران ، gmail.
(سبکی، ١٤١٣: ١٣١/٤) سبکی مسئلۀ انقطـاع رسـالت پـس از مرگ پیامبر(ص ) را دروغی دانست کـه از گذشـته هـای دور بـه امـام ابوالحسـن اشـعری نسبت داده اند و به این نکته اشاره دارد که ابن حزم در کتاب النصائح آورده است که سـلطان غزنوی، ابن فورک را به دلیل اعتقاد به این مسئله به قتل رساند.
(اشعری، ١٣٩٧: ١٠٩؛ همـو، ١٤١٣: ١٣١؛ التیمـیالاصـبهانی، ١٩٩٩: ١١٥/٢؛ ابـن تیمیـه ، ١٩٩٥: ١٨٢/٥) ابن فورک بر این نظر بود که اگر عرش با خدا ممـاس (چسـبیده ) باشـد، بـه معنای احاله شـدن "مماسـت " بـر پروردگـار اسـت ؛ درحالیکـه حـدوثی در ذات الهـی رخ نمیدهد.
غالب مناظرات ابن فورک در غزنه ، با رهبر کرامیان آنجا یعنی محمدبن هیصم بـود امـا بـا سلطان محمود غزنوی هم در دو مسئلۀ انقطاع رسـالت و رؤیـت خـدا در سـمت و جهـت مناظره کرد.