چکیده:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مولفههای آزردگیهای روانی انتقالیافته از والدین به فرزندان، مبتنی بر مرور زندگی والدین بود. روش: پژوهش حاضر به لحاظ روششناسی از نوع کیفی و به روش نظریه داده بنیاد و از طریق نمونهگیری هدفمند و نظری صورت گرفته است. جامعة موردپژوهش از بین والدین (پدر یا مادر) 35 تا 50 سال دارای فرزند نوجوان (دختر و پسر در بازة سنی 13 تا 18 سال) شهر تهران انتخاب شدند که بهصورت داوطلبانه در مصاحبه حضور پیدا کردند. با استفاده از مصاحبه ی عمیق و نیمه ساختاریافته، دادهها جمعآوری و پس از تحقق اشباع نظری در مصاحبه ی هجدهم، بهمنظور تحلیل دادهها از روش گلیزر استفاده شد. یافتهها: در تحلیل انواع آزردگی، چهار مولفة آزردگیهای ناشی از فضای ارتباطی، آزردگیهای ناشی از تعاملات، آزردگیهای ناشی از شیوة تربیتی و آزردگیهای ناشی از موقعیت معیشتی به همراه عوامل ادراک آن تقسیم گردید. نتیجهگیری: نتایج یافتههای پژوهش علاوه بر افزایش بینش و آگاهی نسبت به بسترهای ایجاد آزردگی و انتقال آن، میتواند محتوای لازم را جهت طراحی برنامههای پیشگیرانه فراهم سازد.
Aim: The aim of this study is to identify the components of parental psychological annoyance transmitted to children based on parents’ life reviews. Method: Present study is qualitative research based on grounded theory through purposeful and theoretical sampling. The population of the study was selected among Iranian parents aged 35 to 50years with adolescent children [boys or girls aged 13 to 18 years] living in Tehran city who had participated in an in-depth and semi-structured interview voluntarily for data gathering. After the realization of theoretical saturation in the eighteenth interview, the Glaser method was used to analyze the data. Results: The analysis of annoyance types was divided into four components with its perceptual factors as annoyance caused by communication space, annoyance caused by interactions, annoyance caused by parenting style, and annoyance caused by living conditions. Conclusion: In addition to the increase of insight and deep understanding of the areas and components of annoyance and its transmission in the family, The results of the study can provide the necessary content to design preventive programs.
خلاصه ماشینی:
در حقيقت افرادي که تجربۀ آسيب بين فردي در روابط اوليه دارند، در واکنش به عدم برآورده شدن نيازهايشان به عشق و امنيت ، نمونه اي از سيستم دلبستگي را ارائه ميدهند که با مهرطلبي افراطي، تهديد در خصوص طرد شدن توسط ديگران و کنترل بيمارگونه ي ديگران مشخص ميشود (دوگال و همکاران ، ٢٠١٦ و قائم پور و همکاران ،١٣٩٨)؛ بنابراين ميتوان نتيجه گرفت که تجارب والدين در دوران کودکي در خانوادة مبدأ نقش مهمي در بروز مشکلات رفتاري در بزرگسالي دارد (کراس و همکاران ، ٢٠١٨) که از اين پديده تحت عنوان انتقال ميان نسلي ٢ياد ميشود.
مرور ادبيات پژوهشي نشان دهندة آن است که تاکنون پژوهشي در خصوص ارائه عوامل و مؤلفه هاي آزردگيهاي رواني والدين در ارتباط با فرزندان مبتني بر مرور زندگي خانواده مبدأ صورت نگرفته است و غالب پژوهش هاي انجام شده به بررسي انتقال بين نسلي پديده هاي گوناگون پرداخته اند و يا درمان مرور زندگي در بخش هاي ديگري به کار بسته شده است .
» و محبت و حمايت مشروط : «اين حس به هم دست ميداد که تا وقتي به حرف ها و دستورات شون گوش بدم دختر خوبيام و دوست داشتنيام » ازجمله نمونه هاي عدم حمايت عاطفي هستند؛ بنابراين چنين استنباط ميشود که در آزردگيهاي ناشي از فضاي ارتباطي، انتقال احساسات منفي از والدين به فرزندان و رفتارهاي مشابه با آن بيان کنندة محدوديت چتر حمايت عاطفي در خانواده از سوي والدين است .