چکیده:
هر جامعه ای دارای فرهنگ خاص خود است که شالوده معماری آن جامعه را پایه گذاری می کند و معماری آن جامعه تصویر عینی آن فرهنگ می باشد. در حقیقت معماری وسیله ی واقعی سنجش یک ملت است. جهت گیری فرهنگ ها، همواره بر مبنای فطرت بشر و اندیشه های او انجام می شود و این مسیر در شکل دهی به فضای زیست و پیدایش معماری مؤثر است. چرا که این فضا به عنوان یک نیاز بشری مطرح است و اینگونه نیازها همواره در مسیر عقل و فطرت الهی پاسخ داده می شوند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این مطلب است که: فرهنگ هر جامعه پاسخگوی چگونگی شکل گیری فضاهاست و خصوصیات فرهنگی هر عصری را می توان در معماری آن شناخت. معماری به عنوان یک پدیده ی اجتماعی، از فرهنگ نشأت گرفته و بر آن تأثیر می گذارد .هنر معماری آینه ای است که اندیشه های انسان در رابطه با فضا، زیبایی شناسی و فرهنگ راانعکاس می دهد.
خلاصه ماشینی:
نقش فرهنگ و ارزش هاي فرهنگي در معماري سنتي ايران رقيه رئوفي ١، مريم ع سک ري ٢،نعمت اله بسطامي 3 چکيده هر جامعه اي داراي فرهنگ خاص خود است که شالوده معماري آن جامعه را پايه گذاري مي کند و معماري آن جامعه تصوير عيني آن فرهنگ مي باشد.
جهت گيري فرهنگ ها، همواره بر مبناي فطرت بشر و انديشه هاي او انجام مي شود و اين مسير در شکل دهي به فضاي زيست و پيدايش معماري مؤثر است .
نتايج حاصل از پژوهش بيانگر اين مطلب است که : فرهنگ هر جامعه پاسخگوي چگونگي شکل گيري فضاهاست و خصوصيات فرهنگي هر عصري را مي توان در معماري آن شناخت .
اشارات فراوان در قرآن درباره گياه ، نور و اجزاء طبيعت و در نهايت تمثيل بهشتي آن موجب شده تا طبيعت در معماري ايران حضور همه جانبه اي داشته باشد و فضاها در کنارهم طي يک سلسله مراتب خاص قرار گيرند، گويي هميشه انگيزه احترام و حفظ نعمت هاي الهي را پاس مي دارند که در قلب طبيعت و اجزاء عناصر آن تجلي کرده است .
بنابراين با توجه به تأثير مستقيم فرهنگ در معماري، طبيعي است که تغييرات فرهنگ باعث دگرگوني در مباني و مفاهيم موثر در پيدايش معماري مي شود و در نتيجه آن ، انديشه هاي متفاوت معماري به وجود مي آيد که تعيين کننده شيوه هاي تعامل بين مفاهيم نظري و فرهنگي به طور عام و مفاهيم نظري و فضاي معماري به طور خاص مي شود.