چکیده:
هویت از مفاهیم پیچیده و عمیق است و مفهومی سهل و ممتنع دارد از اینرو که هر فردی با شنیدن این واژه، به مراجع، مثالها و تجربیاتی درون ذهن خود رجوع میکند که وی را قادر به درک آن مینماید اما در مقابل چون و چرایی و توضیح این ادراک با دشواری مواجه میشود. شهر تجلیگاه اندیشه انتزاعی و اجتماعی، مظهر زندگی و منبعی نمادین برای خاطرات و تعلقات ماست. از آنجا که با توجه به هویت شهر نظر با اهداف کلی نظری بر مصادیق متمایز و بالنده فرهنگ ملی در محیط شهری، رویکردی ارزشمند میباشد و با توجه به اینکه فرآیند توسعه شهری و روند تغییرات بافت بویژه در مناطق تاریخی و شهرهای مهم باعث ایجاد یک پارادوکس در این امر شده که یک رویکرد آن گرایش و تمایل به حفاظت و نگهداری از بافت و عناصر ارزشمند آن (حفظ هویت ملی) و رویکرد دیگر آن ورود موج تفکر نوسازی و بازسازی توام با مداخلات مستقیم و کلان مقیاس در این عرصه میباشدکه این موضوع تا حدودی هویت سنتی و بومی مناطق سنتی را زیر سوال برده است. در این راستا کشور ایران و مناطق بومی دامنه زاگرس از این امر مستثنی نیستند. تردیدی نیست که این احراز هویت نیز مانند دیگر زمینههای بهسازی شهر، بدون فراهم شدن بسترهای مناسب غیرقابل حصول است. چراکه هویت مکان در صورت امکان تجرید و بازشناسی روند گذشته و حال و آینده آن، به دانشهای شهرشناختی مانند نماد شناسی، نشانهشناسی، تاریخ، جامعهشناسی، علوم رفتاری و معماری و کالبدشناسی شهری و غیره متکی است. واقعیت آن است که هویت، هویتمندی و احراز هویت و اساسا برخورداری از محیط زندگی بیشتر از آنچه که ارتباط چندانی با گذشته داشته باشد، معطوف به حال و توقعات افراد میباشد و زمان حال را دربرمیگیرد و تقاضا برای بهره مندی از آن، ریشه در نیازهای فردی و جمعی شهروندان در محیط شهر دارد. از اینرو در این پژوهش ضمن تعریف لغت هویت و فرهنگ و ارتباط آن با معماری بومی – سنتی به شناخت مفاهیمی چون هویت مکانی، فضایی و بنیانهای هویت شهرهای سنتی، مسائل و مفاهیم موضوعی در اینباره نیز پرداخته شده است و همچنین؛ بررسی محورهای شناخت محیطی –اجتماعی و کالبدی شهری که در راستای شناخت رابطههای هویتی و ادراک فضا و نیاز شهرهای سنتی و رشد جامعه شهری هم میباشد، نیز توجه شده است.
Identity is a complex and profound concept and has an easy and restrained meaning because when each person hears this word, he refers to references, examples and experiences in his mind that enable him to understand it, but instead of reasoning and explanation. This perception is difficult. They are no exception. There is no doubt that this authentication, like other areas of urban improvement, is unattainable without the provision of appropriate contexts. Because the identity of a place, if it is possible to abstract and recognize its past, present and future trends, relies on urban sciences such as symbolism, semiotics, history, sociology, behavioral sciences and architecture, and urban anatomy, etc. The fact is that identity, identity and authentication, and basically having a living environment, is more focused on the present and the expectations of individuals than it has on the past, and encompasses the present, and the demand for it is rooted in the needs of Individual and collective citizens in the city environment. Therefore, in this study, while defining the word identity and culture and its relationship with indigenous-traditional architecture, concepts such as spatial identity, spatial identity and the foundations of identity of traditional cities, thematic issues and concepts have been studied in this regard and also; The study of the axes of environmental-social and physical cognition of the city, which is in line with the recognition of identity relations and perception of space and the needs of traditional cities and the growth of urban society, has also been considered.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که با توجه به هويت شهر نظر با اهداف کلي نظري بر مصاديق متمايز و بالنده فرهنگ ملي در محيط شهري، رويکردي ارزشمند ميباشد و با توجه به اينکه فرآيند توسعه شهري و روند تغييرات بافت بويژه در مناطق تاريخي و شهرهاي مهم باعث ايجاد يک پارادوکس در اين امر شده که يک رويکرد آن گرايش و تمايل به حفاظت و نگهداري از بافت و عناصر ارزشمند آن (حفظ هويت ملي) و رويکرد ديگر آن ورود موج تفکر نوسازي و بازسازي توام با مداخلات مستقيم و کلان مقياس در اين عرصه ميباشدکه اين موضوع تا حدودي هويت سنتي و بومي مناطق سنتي را زير سوال برده است .
مفهوم استعاره هويت شهر با وجود کاربرد فراوان آن در متون و محاورات شهرسازي، مفهومي سهل و ممتنع است ، سهل از اين روي که همه از آن تصوري باياد آوري پيشينه تاريخي و محوطه هاي قديمي و ريشه هاي فرهنگ فضايي جامعه ، در ذهن دارند و ممتنع از اين رو که هر پرسش در خصوص چون و چرايي هويت زمان حال شهر ها و مکانها بعنوان ويژگي و پتانسيلي که شهر يا هر پديده فضايي از ان برخوردار است ، با ابراز تاسف از گسست هويت شهرهايمان از ريشه پيشين و اطلاق عنوان بي هويتي به روند گسترش فضاي شهري، بدون پاسخ مانده و نقش مردم و مسئوليت ها نيز در اين ارتباط مبهم مي ماند.