چکیده:
سلجوقیان خاندانی ترکتبار و طایفهای از ترکان غُز بودند که از ماوراءالنهر به ایران مهاجرت کردند. از تدابیری که آنان برای حفظ موقعیت خود بهکار گرفتند، برقراری پیوندهای خانوادگی بود. ازدواجهای سیاسی سلجوقیان که با اغراض سیاسی مختلفی صورت میگرفت، آثار و پیامدهای سیاسی برای آنان بههمراه داشت و سلجوقیان بدون در نظرگرفتن اینکه این ازدواجها در آینده آثار سوئی بر جای خواهد گذاشت، امید داشتند با این پیوندهای مصلحتی، بهتر بتوانند نفوذ خود را در منطقه اعمال کنند. هرچند در حکومت سلجوقیان از این ازدواجهای سیاسی میتوان به دو شکل درونخاندانی و برونخاندانی نام برد، اما شکل برونخاندانی بسیار تأثیرگذارتر بود. این پژوهش میکوشد با روش توصیفیتحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که ازدواجهای سیاسی سلجوقیان چه آثار و پیامدهایی برای آنان بههمراه داشت؟ نتایج بررسی نشان میدهد، دستاوردهای این ازدواجها در بیشتر موارد بهشکل انتقال قدرت، مشروعیتبخشی و قدرت معنوی برای سلجوقیان، ثبات امنیت در مرزها، رفع دشمنی، تثبیت قدرت، بهدست آوردن متحد و در نهایت حفظ حکومت سلجوقیان بوده است.
The Seljuks were a Turkic family and a tribe of Ghaz Turks who migrated to Iran from Transoxiana. One of the measures that they took to maintain their position was to establish family ties. The political marriages of the Seljuks, which took place for various political reasons, had political effects and consequences for them and the Seljuks without considering that these marriages will leave negative effects in the future and through these marriages, the Seljuks hoped to be better able to exert their influence in the region. Although in the Seljuk rule, these political marriages could be described as both internal and external, but the form of extramarital was much more influential. This study tries to answer the question by descriptive-analytical method that what were the effects and consequences of Seljuk political marriages for them? The results of the study show that the achievements of these marriages in most cases were in the form of transfer of power, legitimacy and spiritual power for the Seljuks, stability of borders, elimination of enemity, consolidation of power, gaining an ally and finally maintaining the Seljuk rule.
خلاصه ماشینی:
جايگاه زنان درباري در حکومت سلجوقي در ميان دولت هاي ترک حاکم بر ايران ، عصر سلاجقه ازلحاظ نفوذ و تأثير خاتون ها قابل تأمل است ؛ چراکه زنان دربار غزنوي، با ازدواج هاي خود، فقط توانستند نقشي غيرمستقيم در جانشيني سلاطين و عقد معاهدات سياسي داشته باشند.
ازدواج هاي درون خانداني و نقش آن ها در انتقال قدرت ، اتحاد و استحکام دو طرف و تثبيت حکومت اغلب در ميان ترکان ، رسم بر آن بود که بيوه سلطان به نکاح فردي از اعضاي ارشد خاندان درميآمد، چنان که اين مسئله را ميتوان در ازدواج آلب ارسلان ، هنگام جلوس به پادشاهي با عکه ، بيوه طغرل بيک (٤٥٥ ـ ٤٤٧ق ) مشاهده کرد (سبط ابن جوزي، ١٩٦٨: ١٢٤) يا آلب ارسلان که در بستر مرگ وصيت کرد، برادر بزرگ ترش ، قاورد حاکم سلجوقي کرمان با بيوه وي، ازدواج کند (ابن اثير، ١٣٥١: ١٧/ ٥٢).
منابع تاريخي هرچند به ازدواج هاي بين سلجوقيان بزرگ با سلجوقيان کرمان که با اهداف سياسي خاصي همراه بوده ، کمتر اشاره کرده اند، بااين حال ميتوان به ازدواج يکي از دختران محمدبن ملکشاه با ارسلان شاه بن کرمانشاه بن قاورد اشاره کرد (کرماني، ١٣٢٦: ٢٢؛ خبيصي، ١٣٤٣: ٣٤) که در تحکيم و تثبيت حکومت سلجوقيان تأثيرگذار بود؛ چراکه روابط سياسي دو طرف بر خلاف حکام قبل ، در زمان ارسلان شاه (٥٣٧ ـ ٤٩٥ق ) با اين پيوند بهبود يافت .