چکیده:
تحقیق حاضر با نظر به این پرسش به انجام رسیده است که «دینداری نزد دانشجویان شیعه مذهب دانشگاه شیراز چه جایگاهی از نظر مضمونی دارد؟»، استفاده از روش تحلیل مضمون با نمونهگیری هدفمند و انجام مصاحبههای نیمساختیافته با 12 مرد و 8 زن 18 تا 30 سال، جمعآوری، تجزیه و تحلیل متنهای مصاحبه شفاهی و کتبی نشاندهنده مفهوم «برساخت اعتقادی تعدیل پذیر» در نگاه دانشجویان است. همچنین، مضمون نهایی با مفاهیمی چون کیفیت نهادینهسازی تهمایههای دینداری، کیفیت گرایش به رویههای راحتطلبانه مادی، کیفیت تجربیات از مناسبات و رویههای معرفتی سنتی-مدرن، کیفیت مواجهه با قدرت ارزشهای دین نهادی، کیفیت مواجهه با ابزار و ارزشهای فرامکانی ناهمخوان با دین نهادی و تاکید بر اعتقادها و باورها، بازتعریف مبانی اعتقادی، دینداری انسانمحور، دینداری خدامحور و مغالطه دینداری مفهوم پردازی شده است. علاوه بر این، نوآوری این تحقیق در زمینه روش تحقیق است. کشف و بهکارگیری «مدل شبه نظری[1]» و پیشنهاد این سبک از تحلیل مضمون با نام «تحلیل مضمون شبه نظری[2]» یک ابتکار در زمینه روشهای تحقیق کیفی است.
This paper attempted to explore the meaning of religiosity amongst Shiite Students of Shiraz University. To do this, we selected 20 subjects aged 18 to 20 and conducted semi-structured interviews. Research findings demonstrated that the concept of ‘construction of a modifiable belief’ was prevail amongst the students. In addition to this core category, we extracted some main categories such as the quality of tendency to materialistic desire, the quality of experiences of traditional-modern procedures, the quality of dealing with the value of institutionalized religion, the quality of dealing with transcendental tools and values incompatible with institutionalized religion, redefining belief bases, human-centered religiosity, God-centered religiosity, and the fallacy of religiosity. In addition to the aforementioned findings, this article has a methodological innovation called the quasi-proses thematic analysis.