چکیده:
موضوع این پژوهش تبیین جامعهشناختی چگونگی شکلگیری فرایند کنش انتخاباتی ایرانیان و رخداد تحریم انتخابات در سیزدهمین دورۀ انتخابات ریاستجمهوری در پارادایم کیفی (تضادی) و با روش توصیفی – اسنادی است. پرسش پژوهش این است که: «پدیدۀ تحریم مشارکت و مقاومت در برابر آن در انتخابات ریاستجمهوری ایران 1400ه.ش.، در میان تحریمکنندگان این انتخابات، چگونه شکل گرفته است؟». فرض اساسیِ پژوهش بر بنیان تکوین هستههای سازماننیافتۀ مقاومت در تقابل با روند هژمونیککردن زندگی جمعی و فردیِ ایرانیان و واکنش آنان برای رهایی از انقیاد استوار شده است. برای مطالعۀ موضوع، از مبانی نظریهای هژمونی گرامشی، مفهوم حکمرانی و تاریخ اعتراضات گسسته و آپارتوس مقاومتِ اقشار پلِبِیَن در دیدگاه فوکو و آپاراتوس ایدئولوژیک دولت در دیدگاه آلتوسر استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان میدهد که رخداد کنش تحریم انتخابات پس از پایان دورۀ رهبری اول به اینسو شکل گرفته و تا سال 1400ه.ش. به علل و شرایط گوناگونی دچار قبض و بسط شده است. همچنین، حاشیهای و پلِبِیَنی کردن گروههای مختلف اجتماعی توسط نظام سیاسی و توفیق اکثریت رأیدهندگان در تحریم انتخابات، موجبات تکرار تحریم آن، تعمیم یافتن امتناع از مشارکت سیاسی، گسترش و عمیق شدن مقاومت و متکثر شدن قدرت در نظام اجتماعی ایران در آینده را فراهم میآوَرَد
The research question is: "How has the phenomenon of boycotting participation and resistance against it in the Iranian presidential elections of 1400 A.H. been formed among the boycotters of this election?".To study,the theoretical foundations of Gramsci's hegemony, the concept of governance and the history of discrete protests and the apparatus of resistance of the plebeian classes in Foucault's view and the ideological apparatus of the state in Althusser's view have been used. The result of the research shows that the occurrence of the election boycott action after the end of the first leadership period (charismatic leadership). It was formed in this way and until 2021AD. It has contracted and expanded due to various reasons and conditions. Also, the marginalization and plebeianization of various social groups by the political system and the success of the majority of voters in boycotting the elections, will cause the repetition of the boycott, the generalization of the refusal to participate in politics, the expansion and deepening of resistance and the multiplication of power in Iran's social system in the future.
خلاصه ماشینی:
ش : فوکویامـا، ١٤٠١) امـا تحریم اکثریتی انتخابات در کنشِ جمعی اعتراضی هدفمند در ایران کـه بـا خـوانش آلتوسـری «فراخوان » نامیده می شود در زمانی پدید آمد که نزدیـک بـه نـیم سـده از انقـلاب سـال ١٣٥٧ می گذرد و در این مدت ، تمامی آن چه که صاحب نظرانی با دیدگاه انتقـادی ماننـد گرامشـی و آلتوسر ابزار «سلطة دولت » نامیده اند تحت کنترل نظام سیاسی با ایدئولوژی ای منسجم ، هماهنگ و یک دست بود.
اما نتایج این انتخابات نشان داد که به تعبیر فوکو، با وجود جزیره ها و شبکه های اعمال قدرت و نظـارت کـه در مـتن جامعـة ایـران تنیـده شـده ، مراکـز کوچـک و جزیره هایی از مقاومت در برابر قدرت و انقیاد نیز شکل گرفته اند و کشمکش میان نظام سیاسی و ملت ، در حال بیشتر ظاهر شدن اسـت ؛ بـه خصـوص ایـن کـه نمـودار زمـانی اعتراضـات و شورش ها نشان از کاهش سریع فاصلة زمانی بین آنها و سرایت به اقشار و گروه هـای مختلـف اجتماعی دارد.
دلالت های کافی در جامعه به آن اندازه ظهور کرده انـد کـه بتـوان گفت نظام سیاسی ایران در هژمونیک کردن قدرت و دیگر مؤلفه هـای آن بـا هـدف سـلطه بـر سوژه ها و انقیاد مردم تحت حاکمیت در معنای گرامشی آن موفقیت بسیار اندکی داشته است و رخداد تحریم اکثریتی انتخابات اخیر، می تواند مقدمه و مشوقی برای افزایش مقاومت و خروج درصد بیش تری از مردم از میدان انقیـاد و گرویـدن بـه کـنش هـای تضـادگرایانة اعتراضـی و انقلابی باشد.