چکیده:
توانمندسازی ساختاری سازه های قدرت و کنترل را در راستای بهره وری و ارتقاپذیری کارکنان به شکل بهینه ای به کار میگیرد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای توانمندسازی ساختاری منابع انسانی اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان یود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ نوع شناسی پژوهش در زمره پژوهشهای آمیخته با رویکرد کیفی و کمی در پارادایم قیاسی- استقرایی بود. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی، اساتید دانشگاهی و خبرگان در حوزه مدیریت دولتی، مدیریت منابع انسانی و مدیریت آموزشی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 16 نفر انجام شد. جامعه آماری بخش کمی، مدیرانی میانی و ارشد اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی دردسترس، حجم نمونه 36 نفر تعیین شد. داده های کیفی به دست آمده از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda و بخش کمی پژوهش با استفاده از روش دلفی فازی انجام شد. پیشایندها و پسایند های توانمندسازی ساختاری در قالب 24 عامل مشخص و سپس با استخراج این عوامل، از طریق پژوهش کمی اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد تمرکز بر مسائل محوری، مدیریت افقی و استعداد گزینی مدون و شناسایی نقش های کلیدی، مهمترین پیشایندهای توانمندسازی ساختاری می باشند. از بین پسایندهای توانمندسازی ساختاری نیز ارتقای کیفیت زندگی کاری، تسهیل رشد کارکنان و توسعه قابلیت های پویا، مهمترین پسایندهای توانمندسازی ساختاری می باشند.
Structural empowerment uses power and control structures optimally for employee
productivity and promotability. The purpose of this study is to identify and rank the
antecedents and consequences of structural empowerment of human resource of the
General Department of Education of Guilan Province. In terms of applied purpose,
this research is a descriptive survey in terms of how to collect information and in
terms of typology of research is among the studies mixed with qualitative and
quantitative approach in the deductive-inductive paradigm. The statistical population
in the qualitative section of professors and knowledgeable experts in the field of
public administration, human resource management and educational management
was done 16 people. The statistical population in quantitative part is the middle and
senior managers of the General Department of Education of Guilan Province, which
was determined using the Convenience sampling method available at a sample size
of 36 people. the qualitative data obtained from the interviews were performed using
MaxQda2020 and the quantitative part analysis was performed using the fuzzy
Delphi method. the antecedents and consequences of structural empowerment were
identified in the form of 24 factors and then by extracting these factors, they were
ranked through quantitative research. The results show that focusing on central
issues, horizontal management and codified talent selection/identifying key roles are
the most important antecedents for structural empowerment. improving the quality
of working life, facilitating employee growth and developing dynamic capabilities
are the most important consequences of structural empowerment.
خلاصه ماشینی:
هدف از توانمندسازي کارکنان ايجاد شيوه هاي موثر براي استفاده کارآمد از ظرفيت ها و توانايي هاي افراد و گروه هاي کاري و توسعه 2 مجدد محيط کار است که به افزايش بهره وري سازمان کمک مي کند (هواگاما و همکاران ٢٠١٩).
Wong & Laschinger در چارچوب مدل مگنت ١، توانمندسازي ساختاري شامل ساختار سازماني، سياست ها و برنامه هاي پرسنلي، توسعه حرفه اي، اطلاع رساني به جامعه و ارتقاي تصوير مثبت از سازمان و کارکنان است .
نظريه توانمندسازي ساختاري بيان مي کند که عوامل خاصي در محيط کار مي توانند توانايي کارکنان را براي انجام کار خود به شيوه هاي معني دار فعال يا مسدود کنند.
(رجوع شود به تصویر صفحه) نظرسنجي مرحله اول در اين مرحله پيشايند ها و پسايند هاي توانمندسازي ساختاري که با استفاده از مصاحبه نيمه ساختار يافته ، شناسايي شده در قالب پرسشنامه در اختيار خبرگان قرار مي گيرد و با توجه به گزينه پيشنهادي و متغيرهاي زباني تعريف شده، نتايج حاصل از بررسي پاسخ هاي قيد شده در پرسشنامه براي به دست آوردن ميانگين فازي پيشايند ها و پسايند هاي توانمندسازي ساختاري مورد تحليل قرار مي گيرند.
ميانگين ديدگاه هاي خبرگان حاصل از نظر سنجي مرحله دوم (رجوع شود به تصویر صفحه) پس از اينکه هردو مرحله نظرسنجي انجام شد، لازم است که اختلاف ميان ميانگين فازي زدايي شده پيشايند ها و پسايند هاي توانمندسازي ساختاري مورد بررسي و تحليل قرار گيرد.
از اين رو پژوهش حاضر با هدف شناسايي و اولويت بندي پيشايندها و پسايندهاي توانمندسازي ساختاري منابع انساني اداره کل آموزش و پرورش استان گيلان با استفاده از روش دلفي فازي انجام پذيرفت .