چکیده:
این تحقیق با هدف شناسایی نقش خطاپذیری علم حصولی و نقصان توانمندیهای شناختی انسان، در کشف واقعیتهای روانشناختی تدوین شده است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است که با مراجعه به اسناد موجود در منابع روانشناسی، به دستهبندی و سپس، به تجزیه و تحلیل محتوایی پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که شناختهای حاصل از علوم تجربی، که در قلمرو علم حصولی قرار میگیرند، از ویژگی خطاپذیری برخوردار بوده و نقش مهمی در تمام علوم انسانی ازجمله روانشناسی میتواند ایفا کند. همچنین، نقصان توانمندیهای شناختی انسان، دانشمندان را به کسب شناختهای بیشتر و دقیقتر از سایر منابع رهنمون میکند و اکتفا کردن به دانش بشری، نمیتواند انسان را به کشف تمام قانونمندیهای حاکم بر ابعاد مختلف انسان کمک کند. بنابراین، ضرورت راه سوم شناخت یعنی (وحی) برای انسان آشکار میگردد.
خلاصه ماشینی:
نتـايج پـژوهش حاکي از اين است که شناخت هاي حاصل از علوم تجربي، که در قلمرو علم حصولي قرار ميگيرنـد، از ويژگـي خطاپذيري برخوردار بوده و نقش مهمي در تمام علوم انساني ازجمله روان شناسي ميتواند ايفا کند.
بر همين اساس ، اين پـژوهش درصـدد است تا بـا مراجعـه بـه منـابع اسـنادي در دانـش روانشناسـي، بـه نقـش روش تجربـي و خطاپـذيري آن در شـناخت قانونمنديهاي حاکم بر رفتار انسان بپردازد تا شايد با برجسته کردن اين مشـکل متـدلوژيک در علـوم انسـاني، ازجملـه دانش روان شناسي، بتوان به ضرورت استمداد از روش مطالعه و کشف واقعيت هـاي موجـود در انسـان ، از طريـق وحـي دست يافت همان طور که ميتوان اين ضرورت را در پرتو اذعان به نقصان توانمندهاي شناختي انسان ، مورد تأکيـد قـرار داد و نقش مکمليت وحي نسبت به ساير روش هاي تحقيق شناسايي کرد.
بنابراين ، قرآن و روايـات نيز به محدوديت هاي شناختي انسان و در نتيجه ، به خطاپذيري شناخت انسـان صـحه گذاشـته و ابزارهـاي حسـي، عقلي و شهودي را براي ادراک کامل و شناخت همه جانبه حقايق هستي کافي نميداند و بر ضرورت توجـه بـه ابـزار ديگري که بتواند اين خطاهاي شناختي و معرفتي را کاهش دهد، تأکيد ميکند.
ساير يافتـه هـاي ايـن تحقيق نشان داد که قرآن و روايات نيز به محدوديت هاي شناختي انسان و در نتيجه به خطاپـذيري شـناخت انسـان صحه گذاشته و ابزارهاي حسي، عقلي و شهودي را براي ادراک کامل و شناخت همـه جانبـه حقـايق هسـتي کـافي نميداند و بر ضرورت توجه به ابزار ديگري، که بتواند اين خطاهاي شناختي و معرفتي را کاهش دهد، تأکيد ميکند.