چکیده:
تعلیم و تربیت انسانها مهمترین و با ارزش ترین وظیفهی آدمیاست؛ برای این امر مهم راهکارها و روشهای متعددی وجود دارد که هر کدام ویژگی خاص خود را دارد.یکی از این راهها استفاده از داستان و قصهگویی است.همانطور که خداوند در قرآن برای هدایت و تربیت انسانها از قصهگویی و داستان استفاده کرده؛ ما نیز میتوانیم به شیوهی جذاب و مورد علاقهی کودکان و نوجوانان از این راه که روشی غیر مستقیم در مقولهی تربیت است استفاده کنیم.
نامانوس بودن آموزش مفاهیم دینی با ذهن کودکان و نوجوانان، کمرنگ بودن ارائه و الگوهای دینی به کودکان و نوجوانان، تهذیب اخلاق و عبرتآموزی و... ما را برآن داشت تا در این مقاله به بررسی داستا ن نویسی در تربیت دینی در کودکان و نوجوانان بپردازیم.
در پژوهش حاضر سعی برآن بوده تا سه اثر از کلر ژوبرت، از جنبه مخاطب شناسی و شیوه راویتگری بر اساس نظریه روایتگری گریماس مورد بررسی قرار گیرد.
این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی محتوا انجام شده ویافتهها حاکی از آن است که چنانچه نویسنده ابتدا امر مخاطب شناسی را در نظر بگیرد و داستانها به نحو مقتضی با توجه به سن کودک ونوجوان بیان شود، موجب علاقه مندی نسل جدید به مسائل دینی خواهد شد. چراکه در دل داستان وقصههای دینی برشی از زندگی واقعی انسان در لحظههای خاص تاریخ نقش بسته است. بنابراین مسئله شناخت داستان و قصه درآموزش تربیت دینی در کودکان و نوجوانان حائز اهمیت است.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش با بررسی داستانهای کلرژوبرت طبق الگوی روایت گری گریماس و همچنین بررسی مخاطب شناسی، به این سوالها پاسخ داده میشود که شیوه روایتگری کلرژوبرت در داستان هایش به چه شکل است؟ او در داستان هایش چه عناصر داستانی را بیشتر مد نظر قرار داده است؟آیا با توجه به مخاطب شناسی و شیوه روایتگری گریماس، توانسته مفاهیم دینی را به مخاطب خود منتقل کند؟ اهمیت و ضرورت تحقیق نیاز به آموزههای دینی جهت رشد اخلاقی کودکان انکار ناپذیر است.
3- ذوالفقاری، اعظم؛ فروزانفر،فرانک (1393) آیههای کودکانه؛ بررسی آموزشم مفاهیم خداشناسی به کودکان در آثار کلرژوبرت با تاکید بر چهار داستان خاص، کتاب ماه، شماره 3 در این پژوهش با تحلیل محتوایی نحوه آشنایی کودکان با مفاهیم دینی در چهار کتاب دعای موش کوچولو، کلوچههای خدا، خداحافظ راکون پیر و قصه مارمولک سبز کوچولو پرداخته است و نتایج حاکی از آن است که کلر ژوبرت با زبانی ساده و قابل فهم و با بهره گیری از جلوههای طبیعت، عناصر ملموس آن و نیزبا ترسیم تصاویر مناسب و زیبا به شناخت مفاهیم و جلوههای خداشناسی به مخاطبان خود کمک کرده است.
در داستان حاضر مفاهیم دینی همچون «مشورت کردن»، «صبرداشتن»، «اشاره به عدد مقدس هفت» و « فرو بردن خشم» مفاهیم انتزاعی هستند که در کل داستان مشاهده میشوند و به صورت غیر مستقیم برای کودکان قابل درک هستند برای مثال:« خرس کوچولو با شادمانی پیش دوستانش جوجه تیغی و کلاغ رفت، دشت را به آنها نشان داد و پرسید: «به نظر شما برای تشکر از خدا چه کار میتوانم بکنم؟» (همان:10) که اشاره به مشورت گرفتن دارد.