چکیده:
زبان در فرایند ادبی شدن، از شکل متداول خود فاصله میگیرد و عناصر زبانی در کاربردی هنری، فراتر از نوع قراردادی در متن حضور مییابند. در آثار برجستة ادبی میان محتوا و نحوة کاربرد واحدهای زبانی در لایههای مختلف، پیوند خاصّی وجود دارد. هفتپیکر نیز از آثار کمنظیری است که نظامی در سرودن آن، در سطوح مختلف از ظرفیتهای زبانی متنوّعی برای تقویت محتوا بهره میبرد و نوعی تشخّص سبکی را در این اثر ایجاد میکند. اثر ادبی متشکّل از لایههای درهمتنیده است؛ از این رو تحلیل متن هفتپیکر با رویکرد سبکشناسی لایهای شیوهای مناسب برای کشف ظرفیتهای زبانی و کارکرد هنری واحدهای زبانی است. در تحلیل لایهای، نقش هر لایه در تولید و انتقال پیام مشخّص میشود. در میان لایههای زبانی، لایة آوایی بهعنوان مقدّمهای برای تحلیل زبان به شمار میرود؛ زیرا آوا نخستین نشانة محسوس زبان است. در کلام نظامی، مؤلّفههای قابل بررسی در موسیقی بیرونی، درونی، معنوی و کناری علاوه بر نقشی که در افزایش موسیقی دارند، در پیوند با معنا کارکردی هنری یافتهاند؛ به گونهای که کوچکترین واحدهای زبانی نیز نقش قابل تأمّلی در تولید و انتقال پیام اثر دارند. در موسیقی بیرونی، ظرفیتهای وزنی سبب همخوانی موسیقی حاکم بر فضاهای مختلف متن با محتوا و القای معنا میشود. در موسیقی کناری، گزینش هدفمند قافیه و ردیف و آهنگ حاصل از آنها سبب ایجاد دلالتمندی، تولید و انتقال مفهوم از سطح آوا به محتوا میگردد. شگردهای ادبی در موسیقی درونی مانند یک رمزگان ادراکی کاربرد مییابند که تعمّق بیشتر مخاطب را در پی دارد و از سویی، نوعی دلالتمندی فرامتنی ایجاد میکند. پیوند موسیقی معنوی با محتوا و ایجاد معانی حاشیهای، از شیوههای نوبنیانی است که نوعی تشخّص سبکی به کلام نظامی بخشیده است.
In the process of achieving literariness, language moves away from its usual form, and linguistic elements in the text go beyond conventional types for an artistic usage. In outstanding literary works, there is a special link between the content and the way linguistic units are used in different layers. Haft Peykar is also one of the unique works, in which Nezami used various linguistic capacities at various levels to strengthen the content and create a kind of stylistic distinction in this masterpiece. A literary work consists of intertwined layers. Therefore, analyzing the text of Haft Peykar with a layered stylistic approach is a proper way to discover the linguistic capacities and artistic function of language units. Accordingly, the role of each layer in the production and transmission of the message is specified in the analysis of that layer. Among the linguistic layers, the phonetic layer is considered as an introduction to language analysis since sound is the first tangible sign of language. In addition to their role in increasing musicality, the components that can be studied for their external, internal, spiritual, and lateral music have found an artistic function concerning the meaning in the Nezami’ words so that even the smallest linguistic units play a significant role in producing and transmitting the message of the work. The rhythmic capacities in the external music cause the music that governs the different spaces of the text to be consistent with the content and the induction of meaning. In lateral music, the purposeful selection of rhyme scheme Rhyme scheme and the resulting melody facilitate signification, production and transfer of meaning from the sound level to the content. Literary techniques are used in the inner music similar to perceptual coding, which leads to readers’ further contemplation and also creates a kind of hypertext signification. The connection of spiritual music with content and the creation of marginal meanings is a novel method that has bestowed a kind of stylistic distinction to Nezami’s words.
خلاصه ماشینی:
هفت پيکر نيز از آثار کم نظيري است که نظامي در سرودن آن ، در سطوح مختلف از ظرفيت هاي زباني متنوعي براي تقويت محتوا بهره ميبرد و نوعي تشخص سبکي را در اين اثر ايجاد ميکند.
اثر ادبي متشکل از لايه هاي درهم تنيده است ؛ از اين رو تحليل متن هفت پيکر با رويکرد سبک شناسي لايه اي شيوه اي مناسب براي کشف ظرفيت هاي زباني و کارکرد هنري واحدهاي زباني است .
گزينش و نحؤە کاربرد واحدهاي زباني، تنش در عناصر زبان و ايجاد دلالتمندي، حرکت دوسويۀ سطح بيان و محتوا، پيوند دروني لايه هاي زبان و تناسب شاخصه هاي صوري با محتوا، از شگردهاي زباني است که سبب نوعي پيوند هنري ميان زبان و معنا در لايه هاي مختلف ميشود و زمينۀ اعتلاي هفت پيکر را فراهم ميکند.
عينيت بخشي به معنا تنش هاي آوايي و معنايي تکرار و پيوند آن با محتوا از مباحثي است که گاه سبب ميشود تکرار در هفت پيکر مانند يک رمزگان ادراکي کاربرد بيابد.
از سوي ديگر، درهم تنيدگي تکرار و جناس در واژٔە «فتنه »، نوعي بازي با دال هاي زبان است که سبب به تعويق انداختن معنا براي درک نحؤە پيوند واژه ها در بيت مي شود و گاه به دلالتمندي فرامتني ميانجامد.
درهم تنيدگي تکرار و جناس در کلام نظامي نوعي بازي با دال هاي زبان است و سبب به تعويق انداختن معنا براي درک نحؤە پيوند واژه ها در بيت ميشود که گاه به دلالتمندي فرامتني ميانجامد.