چکیده:
فهم مفردات قرآن کریم، تابع اصول و قواعدی است که شناخت و تبیین آنها راه را برای فهم دقیقتر معنای واژگان و درنهایت، رسیدن به مراد الهی از آیات هموارتر میسازد. یکی از آثار نیکو در زمینة شرح مفردات قرآن، کتاب قاموس قرآن، تألیف سید علیاکبر قرشی است. در مقالة پیش رو با روش توصیفی - تحلیلی اصول و قواعد مفردات قرآن از منظر قاموس قرآن واکاوی و از لابهلای مباحث کتاب استخراج گردیده و نمونهها به شیوة تصادفی انتخاب شده است. با مطالعة کتاب و کشف و بررسی اصول و قواعد مؤلّف آن، مشخّص گردید که ایشان بهصورت روشمند با استفاده از منابع اصیل و متنوّع و بر پایة اصول و قواعد معیّن به شرح واژگان قرآن پرداخته است. کتاب از جامعیت خوبی در بیان و شرح مطالب برخوردار است. روش مؤلّف در واکاوی مفردات، از روح تحقیق و نقد بهرهمند است که یکی از مهمترین عواملی است که سبب شده مؤلّف به نوآوریهای قابل توجّهی در این زمینه دست یابد.
Understanding the single words of the Holy Quran depends on principles and rules, knowing and explanation of which paves the way for better understanding of the meaning of the words and ultimately facilitates reaching the divine purpose of the verses. One of the good works in the area of exegesis of the single words of the Quran is The Qamus of the Quran by Seyyed 'Ali Akbar Qorashi. Using a descriptive-analytical method, the present article explores the principles and rules of lexicology of the Quran from the viewpoint of The Qamus of the Quran. The extracted samples have been selected randomly. Studying the book and discovering and examining the principles and rules used by the author, it is understood that the author has systematically explained the words of the Quran with the use of various authentic works and based on clear principles and rules. The book is comprehensiveness in explanation and description of the matters. The author’s method of analyzing the single words maintains a thriving spirit in research and criticism, which is one of the most important reasons for reaching remarkable innovations in this regard.
خلاصه ماشینی:
همچنين مقالۀ «روش شناسي قاموس قرآن در شرح کلمات قرآن کريم » نوشتۀ سيد محمود طيب حسيني (١٣٩٥) از جهت پرداختن به قاموس قرآن ، با مقالۀ حاضر مشترک است ؛ با اين تفاوت که مقالۀ يادشده درصدد معرفي عام کتاب قاموس و بيان ويژگيهاي آن در شرح مفردات قرآن بوده که در ضمن مباحث ، برخي از اصول را نيز به اختصار معرفي کرده است ؛ اما مقالۀ حاضر بر کشف اصول و روش هاي واکاوي مفردات در قاموس قرآن متمرکز شده و ١٢ اصل را دربارٔە شرح مفردات قرآن از کتاب قاموس قرآن شناسايي و مهم ترين آن ها را همراه با نمونه معرفي کرده است .
(70-69 مؤلف قاموس به اين اصل توجه داشته و گاه تأثير آن را به نيکي در تفسير کلمات قرآن نشان داده است ؛ مثلا ذيل واژٔە «حفر» در تفسير «يقOوOلون أ*نا لمردOودOون في الحافر » (نازعات : ١٠) مينويسد: حفر در لغت به معناي کندن و حOفره به معني گودال ميباشد.
مقصود از اين اصل آن است که يک محقق در شرح کلمات قرآن بايد همۀ معاني کلمه را در لغت و فرهنگ عرب استخراج کرده ، مناسب ترين معنا را از ميان آن ها گزينش کند و سپس کلمۀ قرآني را به آن معنا تفسير نمايد.
غالب اهل تفسير اتفاق نظر دارند که «ايمان » به معني تصديق است (رک: طباطبايي، ١٤١٧: ٤٥/١ ؛ راغب اصفهاني، ١٤١٤: ٩١)؛ اما صاحب قاموس با استفاده از آيات ديگر قرآن که دربردارندٔە لفظ «ايمان » و نيز آياتي که هم مضمون با اين آيات هستند، به خوبي آن را تحليل کرده و معناي نو و دقيقي از آن ارائه نموده ١.