چکیده:
خمس یکی از مهمترین احکام مالی اسلام است که بسیاری از فقها و دانشمندان اقتصاد اسلامی آن را بهعنوان یکی از اصلیترین مالیاتهای اسلامی و مهمترین منابع درآمدی دولت اسلامی معرفی کردهاند. در دولت مدرن در صورت عدم پرداخت مالیات توسط مؤدی مالیاتی، دولت اقدام به اخذ مالیات از موجودی حساب وی میکند؛ یا اینکه از برخی حقوق شهروندی وی را محروم میکند تا ملزم شود مالیات را پرداخت نماید. این شیوه الزام به پرداخت مالیات و ضمانت اجرا و جرائم سنگین مالیاتی در کشورهای مختلف شیوهای رایج است. در زکات نیز جواز اخذ بدون رضایت در صورت عدم تمکین وجود دارد. مسأله اصلی این پژوهش، بحث بر سر امکان شرعی الزام قانونی به پرداخت خمس توسط حاکمیت است. روششناسی این مقاله در پاسخ به مسأله مذکور روش اجتهادی با رویکرد فقه حکومتی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که اولاً بر اساس مبانی فقه حکومتی، خمس حق الاماره و متعلق به حاکم اسلامی است. همچنین با بررسی ادله شرعی و با اقامه چهار دلیل اثبات شد که دولت اسلامی از منظر شرعی و به لحاظ نظری مجاز است کسانی را که خمس خود را نمیپردازند به نحوی الزام به پرداخت کند. البته دو ملاحظه مهم در این خصوص وجود دارد: اولاً تمرکز دولتها بخصوص دولت اسلامی باید بر تقویت انگیزههای درونی و ایمان قلبی افراد باشد نه فقط قواعد الزامآور. ثانیاً این پژوهش ازلحاظ نظری و فقهی به این مسأله پرداخته و یافتههای تحقیق به معنی توصیه سیاستی برای شرایط فعلی ایران نیست.
Khums is one of the most important financial rules of Islam, which many jurists and Islamic economists have introduced as one of the main Islamic taxes and the most important sources of income for the Islamic state. . In the modern government, if the people do not pay taxes, it decides to collect taxes from the people in the people's accounts or deprive them of some citizenship rights so that they have to pay the taxes. This method of obligation to pay tax and guarantee of execution and heavy tax crimes is common in different ways. In Zakat, it is permissible to collect without consent in case of non-compliance. The main subject of this research was the debate on the possibility of the legal obligation to pay khums by the government. The methodology of the article is in response to the issue of the same method of ijtihad with this governmental jurisprudence. The research indicates that, firstly, according to the jurisprudence principles of the government, khums belongs to the Islamic ruler. Also, by examining the Shariah proofs and presenting four reasons, it was proved that the Islamic government is allowed to pay those who do not accept Khums in a certain way from the Shariah point of view. There are two important points in this regard: First, governments, especially the Islamic government, should not only have binding rules to strengthen the inner spirits and heart faith of people. Secondly, this research deals with this issue theoretically and jurisprudentially, and the findings of the research do not mean a policy recommendation for the current conditions of Iran.
خلاصه ماشینی:
٢٩-٥٨ امکان سنجی فقهی الزام قانونی به پرداخت خمس ارباح مکاسب توسط حاکمیت اسلامی مهدی سرمست شوشتری چکیده خمس یکی از مهم ترین احکام مالی اسلام است که بسیاری از فقها و دانشمندان اقتصاد اسلامی آن را به عنوان یکی از اصلیترین مالیات های اسلامی و مهم ترین منابع درآمدی دولت اسلامی معرفی کرده اند.
با توجه به شرایط اخذ زکات در اسلام و ضوابط اخذ مالیات در دولت های دینی و غیردینی، این سؤال پیش خواهد آمد که آیا دولت اسلامی میتواند درصورتی که فردی به صورت داوطلبانه خمس پرداخت نکند، خمس واجب را از اموال وی کسر کنند یا ضمانت اجرای محکم برای پرداخت خمس تعیین کند؟ روش شناسی این مقاله روش اجتهادی با رویکرد فقه حکومتی است .
آیت الله یزدی (١٣٧٧) نیز ضمن اینکه خمس را حق الاماره و یکی از مالیات های دولت اسلامی میداند از مجموعه روایات و آیه خمس استنباط میکند که در زمان غیبت در صورت عدم تشکیل حکومت اسلامی به دست فقیه ، خمس باید به فقها و مراجع پرداخت شود، ولی چنانچه فقیه مبسوط الید حکومت تشکیل داد، تنها شخص شایسته دریافت خمس ولی فقیه است و ولی فقیه تنها متولی سهم امام است .
اما جای سؤال است که امام خمینی یا دیگر فقها بر طبق چه مبنایی و براساس کدام ادله شرعی چنین فتوایی صادر کرده اند؟ کنکاش و تفحص ما در آیات قرآن ، احادیث و روایات و همچنین استدلال های فقها نشان میدهد ادله خاص برای الزام قانونی به پرداخت خمس وجود ندارد.
The Appropriate Model of Zakat Financial Institution in the Islamic Republic of Iran (Master's thesis).