چکیده:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی الگوهای ذهنی هم آفرینی صنعت گردشگری است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته ـ اکتشافی است که با استفاده از روششناسی کیو انجام شده است. این پژوهش با مشارکت ده تن از استادان آشنا به موضوع تحقیق و همچنین متخصصان گردشگری انجام گرفته است. فضای گفتمان پژوهش حاضر از منابع گوناگونی جمعآوری شد و پس از ارزیابی و جمع-بندی فضای گفتمان، 39عبارت برای نمونه انتخاب شد. در ادامه، پس از جمعآوری اطلاعات حاصل از مرتبسازی کیو، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل شدند. تحلیل توزیع نشان داد که میتوان سه الگوی ذهنی متمایز را میان مشارکتکنندگان تحقیق دربارة الگوهای ذهنی هم آفرینی صنعت گردشگری شناسایی کرد که در مجموع حدود 903/76 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. این سه الگوی ذهنی بهترتیب توسعه خدمات، ارزش مشتری و سازماندهی نام گذاری شدند.
The purpose of this study is to identify the mental patterns of tourism industry co-creation. The present study is a mixed-exploratory study conducted using the Q-methodology. This research was conducted with the participation of ten professors familiar with the subject of the research as well as tourism experts. The discourse space of the present study was collected from a variety of sources and after evaluating and summarizing the discourse space, 39 terms were selected for the sample. Then, after collecting data from Q sorting, this information was analyzed using Q factor analysis. Distribution analysis showed that three distinct mental patterns can be identified among the research participants about mental patterns of tourism industry co-creation that explained about 76.903% of the total variance. These three mental models were named service development, customer value and organization,
خلاصه ماشینی:
بدین منظور تلاش شده است تا ضمن بررسی گسترده و عمیق تحقیقات پیشین ، با بهرهگیری از روش کیو و یافته های پژوهش ، توضیح و تشریحی از ارتباطات بین ذهنیت های خبرگان ارائه شود و عوامل اثرگذار در هم آفرینی صنعت گردشگری شناسایی شود تا بتوان از این طریق ، اثربخشی خدمات در صنعت گردشگری را ارتقا داد.
آنها باید خود را با مهارتها و قابلیت های مشتریان تطبیق دهند، دادههای مشتریان را گردآوری و در توسعه محصولات جدید به کار گیرند و درنهایت این دادهها را برای ارائه خدمات شخصیسازیشده، تسهیم کنند تا سازمان از انعطافپذیری لازم برای هم آفرینی خدمات برخوردار باشد.
بر این اساس، توجه به چهار اصل برای موفقیت فعالیت های هم آفرینی از منظر سازمانی ضروری است : فعالیت های مورد نظر باید از دید کارکنان دارای ارزش باشد؛ تمرکز سازمان باید علاوه بر تجربه مشتریان متوجه دیگران ذینفعان نیز باشد؛ کارکنان باید بتوانند به طور مستقیم با یکدیگر در ارتباط باشند و شرکت ها فضای لازم برای تسهیم و تعامل میان ذی - نفعان را فراهم کنند(تربلانچ ١، ٢٠١٤).
مرور پیشینه پژوهش نشان میدهد که تاکنون برای شناسایی الگوهای ذهنی هم آفرینی در صنعت گردشگری ایران ا ز طریق روش کیو، پژوهشی صورت گرفته است .
همچنین پژوهش حاضر از حیث مکانی، پژوهشی کتابخانه ای ـ میدانی محسوب میشود؛ زیرا دادههای نظری لازم برای کشف ذهنیت ، از مطالعه ، بررسی و توسعه منابع موجود در زمینه گردشگری به دست آمده و بـرای شناسایی ذهنیـت ، دادهها به صورت میدانی از مشارکت کنندگان گردآوریشده است .