خلاصه ماشینی:
"12 در مورد رابطه بین فرهنگ و اثربخشی،یک دیدگاه مهم این است که فرهنگ سازمانی در درجه اول باید قوی باشد یعنی جنبههای اساسی فرهنگ به طور جدی مورد قبول اکثریت به اتفاق اعضای سازمان قرار گیرد و همچنین باید دارای ویژگیهای کلیدی معینی،مطابق با شرایط محیطی باشد؛برای مثال دارای ارزشهای انسانی،توجه به کیفیت و خلاقیت و سایر ارزشهای لازم بر اساس شرایط محیطی باشد.
آنچنان که نمودار شماره 2 نمایش میدهد،فرهنگ در میزان اثربخشی تاثیر میگذارد و در راستای این مهم لازم است که فرهنگ از قدرت لازم در سازمان برخوردار باشد یعنی ارزشهای اصلی آن مورد قبول اکثریت اعضای آن باشد و به طور مشتاقانه دنبال شود و همه اعضا نسبت به آنها متعهد باشند.
هر چه فرهنگ،قویتر باشد،در نتیجه بیشتر کارکنان از هدفهای سازمانی آشنایی بیشتری دارند،ارزشهای فرهنگی سازمان را قبول دارند و نسبت به آنها احساس مسؤولیت و تعهد میکننددر چنین وضعیتی رضایت کارکنان افزایش مییابد و رضایت کارکنان با وجود مدیریت قوی به بهبود روحیه و انگیزش و علاقه کارکنان منجر شده،در عملکرد سازمانی و اثربخشی آن تاثیر میگذارد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار شماره 2-ارتباط بین فرهنگ و اثربخشی سازمان بنابراین اگر ارزشهای فرهنگی یک جامعه با ارزشهای فرهنگی سازمان،سازگاری نداشته باشد،اثر فرهنگ بر اثربخشی کمرنگ میگردد و یا ممکن است آنچه را که جامعه میآموزد با آنچه را که در سازمان یاد میگیرد در تناقض باشد،مدیران باید بدانند که این موارد در قدرت فرهنگ و اثر آن تاثیر میگذارد."