خلاصه ماشینی:
کار سقراط حول یک محور میچرخید،مطرح کردن پرسشها و پاسخ دادن به آنها،واقعیت این است که در حین توسعه نام تجاری و تدوین استراتژیهای نام تجاری،مدیران شرکتها اغلب،تمرکز خود را بر این واقعیت از دست میدهند و فراموش میکنند که پرسشگری مکرر و مستمر تا چه حد می تواند در موقعیت آنها نقش داشته باشد.
سخن افلاطون بدان معناست که چالش اصلی و واقعی پیش روی مدیر بازاریابی در مدیریت نام تجاری این است که بتواند همیشه نام تجاری خود را در قالب تغییرات و«شدن»ها تصور کند نه اینکه آن را به صورت ثابت و در بعد «بودن»مدیریت نماید.
(36) بزرگترین گامی که او در مدیریت نامهای تجاری برداشت،این بود که رابطه این دو بعد(فنا و ثبات)را درک کرد و اهمیت و نقش حساس آنها را در موفقیت و سلامت نام تجاری در طول دوران حیات آن شناسایی کرد.
او می گوید،نام تجاری شما باید دو ماهیت داشته باشد:یک بعد،ماهیت سطحی که همواره در حال تغییر و متحول شدن به چیز دیگری است و در بعد عمیقتر،نیاز به دربرداشتن ارزشها و اصولی است که در طول زمان،ثابت هستند و تغییر نمیکنند.
زمانی که این نکات برای شما روشن شد، توسعه آمیخته نام تجاری شما میتواند به صورت کاملا منطقی،براساس جوهره و ذات،شکل بگیرد و کامل شود(64) 6-4-گردآوری نظریات اسپینوزا و لایب نیتس در مورد مدیریت نام تجاری، امری منطقی و هدفمند است.
برای این سخن دو دلیل دارم: 1-نامهای تجاری و مدیریت آنها در تجربههای ما از زندگی مدرن و شیوه معنا دادن به این تجربهها،نقش بنیانی دارند.