خلاصه ماشینی:
"موضوع از این قرار است: چرا و چگونه ادبیات نمایشی فکاهی،نیوشندگان خود را میخنداند؟به زبان فنیتر:بنمایههای ( Sources )خندهساز در کمدیها چه هستند و چگونه پدید آمدهاند؟...
کمدی نمایشی است که اثرات دردآوری بر شخصی که مضمون خنده و استهزاء است به جای میگذارد و این وسیلهای است برای تنبه آن شخص و افرادی نظیر او،برای بیداری و آگاهی جامعه از وجود بدی و زشتی.
احتمالا مفهوم«آستهزاء و تمسخر»به عنوان بنمایهء خنده،از بوطیقا-که حدود سال 533 پیش از میلاد تألیف شده-و تعریف ارسطو از شخصیتهای نمایشنامههای کمدی در همین کتاب، پدید آمده است: «کسانیکه«تقلید»میکنند-به زعم ارسطو،هنر، تقلید و باز نمودارسازی دنیای واقعی است-کارشان توصیف کردارهای اشخاص است...
همین تفاوت است که تراژدی را از کمدی جدا میکند،زیرا این یکی مردم را فراتر از آنچه هستند تصویر میکند و آن دیگر برتر و بالاتر...
حال،چنانچه این امور نامنتظره و غافلگیرکننده بدون خطر و آسیب،پدیدار شوند و بگذرند-چنانکه در کمدی این امر روی میدهد- پس دیگر تعجبی نیست که او از چنین رویدادی به شادی و وجود درآید،احساسی در تضاد با هراس و تلواسه!پس در این رویارویی،به جای آنکه به حالت آمادهباش خم شود و خود را منقبض کند و بلرزد؛ برعکس،قامتش را راست نگاه میدارد،به بدنش اتساع میدهد و میخندد!
هنری برگسون( Henri bergson,1859-1941 ) فیلسوف فرانسوی،نظریهای دربارهء کمدی نوشته است به نام خنده( Le rire-laughter,1900 )جوهر نظریهء برگسون را شاید بتوان چنین خلاصه کرد؛ هنگامیکه شخص به صورت خودکار و ماشینی رفتار کند،در مخاطبان خنده ساخته میشود؛هنگامیکه ویژگیهای مکانیکی بر انسان غالب شده و او را انعطافناپذیر و«ماشینزده»کرده باشد،مخاطبان از مشاهدهء وضع و حال او خنده سر میدهند."