چکیده:
نگارنده،در این نوشتار با پرداختن به تاریخچهء کلام اسلامی،موضوعهای عمدهء کلامی و روش علم کلام را نیز گوشزد میکند.بدین منظور،نخست تعریفی از علم کلام ارائه میکند،سپس به پیدایش این علم و جریانهای عمدهای که بعدها در آن پدید آمدند و اندیشههای این جریانها میپردازد.سرانجام با تبیین روش علم کلام،درباره نیاز امروز جامعه اسلامی به علم کلام سخن به میان میآورد. در این میان،نویسنده که فردی سنیمذهب است،ادعاهایی را درباره مکتب تشیع و باورهای آن مطرح میسازد که خالی از مناقشه نیست.وی در این نوشتار(که به ظاهر صبغهء علمی و جهانی دارد!)ادعاهایی دارد که از جملهء آنها این است:شیعه پس از جنگ صفین پدید آمد؛علم کلام تا پیش از معتزله مطرح نبوده است؛نیز شیعه امامت را یک امر نقلی میداند و مانند آن...! این ادعاهایی واهی که نه تشیع اصیل آن را میپذیرد و نه یک ناظر آگاه بیطرف،در یک مأخذ به اصطلاح معتبر مطرح گردیده است که شاید خوانندگان مطالب آن را امری پذیرفته تلقی کنند.ازاینرو،بر آن شدیم که شمهای از این دیدگاهها را در حد توان نقل و سپس نقادی کنیم و بدین سان نشان دهیم که تصور نویسنده از تشیع با واقعیت آن،متفاوت است.البته چون نقد علمی این دیدگاهها،بدون برگردان متن انگلیسی امکانپذیر نبود،متن نیز ترجمه گردید
خلاصه ماشینی:
"تمام دلایلی که بر امامت بلا فصل حضرت علی علیه السلام تأکید دارد،بدون استثنا مفید این معنا است که مذهب شیعه در زمان پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله و سلم و به دست خود او تشکیل شده است.
با توجه به این روش،آیا بعید نیست که ایشان دربارهء مسئله بزرگی مانند امامت اظهار نظر نکند(همان) ج)روایتهای فراوانی که در این باب وجود دارد؛از جمله: یکم-هنگامی که پیامبر اکرم بهانذار نزدیکان خود مأمور شد،خطاب به فرزندان عبد المطلب که در ضیافتی در منزل حضرت حضور داشتند فرمود:«أیکم یوازرنی و یعیننی فیکون أخی و خلیفتی و وصیی من بعدی»فقال علی علیه السلام:«أنا أبایعک و أوازرک»فقال صلی الله علیه و اله و سلم:هذا أخی و وصیی و خلیفتی من بعدی و وارثی فاسمعوا له و أطیعوا»(ابن الطریق،عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب امام الابرار،121-221،331-431).
کسانی مانند نوبختی(فرق الشیعة،71-81)و ابو حاتم رازی(اعیان الشیعة،02/1)نیز اذعان کردهاند که پیشینهء شیعه به زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم بر میگردد و این اصطلاح،از همان زمان رایج بوده است.
شاید کلام اهل سنت پیشینهء چندانی نداشته باشد(که این خود نیز قابل تأمل است)؛اما کلام شیعی قدمت بسیار زیادی دارد وبه زمان حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم میرسد.
بهویژه آنکه در این زمینه،روایتهای دیگری نیز وجود دارد که با صراحت خاطرنشان میکند از نظر شیعه قرآن مخلوق است و کسانی که بر عدم مخلوق بودن قرآن تأکید دارند،آگاهانه یا ناآگاهانه تحت تأثیر آموزههای مسیحی قرار دارند که بر اساس آنها حضرت عیسی علیه السلام کلمهء خداوند است و مانند خداوند قدیم و ازلی است."