چکیده:
توجه به حاق وجود در اگزیستانسیالیسم و گذر از سنت فلسفی معرفتشناسانه،جریان عمیق فلسفی تازهای را در غرب به وجود آورد که تأثیر عمدهای در اندیشه فلسفی معاصر غربی گذاشت.در فلسفهء اسلامی توجه به حقیقت وجود و گذر از تبیین ماهوی نیز جریان پرتوان جدیدی را در فلسفه اسلامی ایجاد نمود که بسیاری از مسایل عمدهء فلسفی را تحت تأثیر این نگرش عمیق قرار داد و به تدقیقهای بسیاری در مسایل فلسفی انجامید.در نگاه آغازین این دو تحول مشابه به نظر میرسند و شاید به نظر آید یک جریان در دو حوزه باشند که به نتایج همسویی بیانجامد؛اما برای شناخت مشابهتها و مغایرتها تدقیقهای بسیاری لازم است.در این نوشتار درصددیم با واکاوی وجود در هریک از این دو جریان،مقایسهای اجمالی بین آنها داشته،محورهای اصلی مقایسهء وجود بین این دو نگرش فلسفی را نشان دهیم.
خلاصه ماشینی:
"«فلسفهء صدر المتألهین علاوه بر آنکه از جنبههایی بدیع و بیسابقه است،نتیجهء زحمات هشتصد سالهء محققین بزرگی است که هریک در جلو بردن فلسفه،سهیم هستند»(همان: 03-13)فلسفهء ملا صدرا نیز مانند فلسفهء هایدگر،نوعی تغییر نگاه است؛به این معنا که نوع نگاه مفهومی و ماهوی فلاسفهء قبلی،کنار گذاشته شده و نوع نگاه وجودی و حضوری و دریافتی جای آن را میگیرد.
ملا صدرا وجود را محور اصلی بحث فلسفی را خویش ساخت و سعی نمود با نشان دادن حقیقت وجودی عالم سایر مباحث فلسفی را از دیدگاهی وجودی در فضایی کاملا متفاوت بررسی نماید،با این تفاوت بنیادین و به برکت آشنایی عمیق با آموزههای عرفانی کلیه مباحث فلسفی رنگی دیگر یافت و از حصارهایی نظیر معرفتشناسی غربی خارج گردید؛چرا که در نظر او ماهیت«در واقع، چیزی نامتعین،مبهم و تیره و غیر واقعی است.
ارائه تعریفی واحد از فلسفههای اگزیستانس کار دشواری است؛اما میتوان ویژگیهایی را نام برد که کمابیش میان فیلسوفان اگزیستانس مشترک است؛بهطوری که با بررسی این ویژگیها،نکات اختلاف و اشتراک آن با اصالت وجود ملا صدرا نیز بهدست میآید: 1-تحول بنیادین همانطور که تلویحا اشاره شد،هر دو جریان فلسفی منشأ تحولی بزرگ در زمانهء خودشان و جریانی جدی در مقابل سنت فلسفی رایج بودند.
ملا صدرا برای بررسی نظر گذشتگان نسبت به وجود از مقولاتی که در ما بعد الطبیعه یا الهیات به معنای اعم رایج است،نیز استفاده میکند و بعد از برشمردن همه نابسندگیهایی که در آراء آنها میبیند،به نگاه وجودی به مسایل فلسفه روی میآورد.
اما در فلسفه صدرا اصالت برای وجود و در مقابل اعتباریت مطرح شده و به علاوه به معنای خارجیت و خود متن واقعیت نیز است و هیچگونه ارتباطی با موارد پیش گفته ندارد."