چکیده:
واژه ی " کفر" یکی از برجسته ترین واژگان کلیدی در قرآن کریم است. این واژه نقش مهمی در نظام اخلاقی- دینی قرآن (با بار معنایی منفی) دارد٬ و نه تنها مفهومی است که همه ی صفات منفی دیگر بر محور آن می گردد٬ حتی با قرائت سطحی قرآن مجید متقاعد می شویم که نقش مفهوم کفر چنان در همه جا ساری است که انسان حضور آن را در همه ی عبارات و آیاتی که با اخلاق و رفتار آدمی سر و کار دارد حس می کند.
در این نوشتار٬ کلمات کانونی واژه ی " کفر" در بیان قرآن مجید مشخص و تبیین می گردد٬ نوع رابطه ی معنایی آن ها در ساختار معنایی بررسی و تحلیل می شود تا سرانجام حوزه ی معنایی واژه ی کõفر و واژگان پیرامونی آن باز شناخته شود.
خلاصه ماشینی:
"خداوند نعمات فراوانی را بر آدمیزاد ارزانی میدارد،اما انسان با بیاعتنایی تمامنسبت به خداوند کفران میورزد و ناسپاس باقی میماند و این آیات به خوبی نشانمیدهد که عنصر اصلی معنایی واژۀ کفر ناسپاسی است:{/«الم تر الی الذین بدلوا نعمت اللهکفرا و احلوا قومهم دار البوار جهنم یصلونها و بئس القرار»/}(ابراهیم:29-28).
آیۀ زیر گواه بر حقیقت یاد شده است که اینان حتی اگر از پارهای از سنگها آنگاه کهشکافته شود نهرها از آن جاری میشود اما در دلهای اینها هیچ احساسی به وجودنمیآید و ایمان نمیآورند: {/«ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجارة أو أشد قسوة و إن من الحجارة لما یتفجرمنه الأنهار و إن منها لما یشقق فیخرج منه الماء و إن منها لما یهبط من خشیة الله و ما الله بغافلعما تعملون»/}(بقره:74).
» همان طوری که ذکر شد این آیه خطاب به مسلمین و مؤمنین است که تعلق ووابستگی به اغیار،از قبیل پدران و پسران و زنان و نظایر آنها،به نحوی که نزد انسان،از خدا و رسول و جهاد فی سبیل الله محبوبتر باشد انحراف در مسیر عبودی شناخته شدهو موجب مورد مؤاخذه قرار گرفتن انسان و نیز،مانع از شمول هدایت خاص الهی وحرکت مطلوب در صراط مستقیم،بیان شده است(شجاعی 1375:ج 1،73).
آیۀ زیر این مطلب را چنین تشریح میکند:کسی که خدا را فراموش میکند،&%00407HQOG004G% خداوند نیز آنها را از خودشان غافل میسازد و در نتیجه به فسق گرفتار میشوند: {/«و لا تکونوا کالذین نسوا الله فأنساهم أنفسهم أولئک هم الفاسقون»/}(حشر:19)."