چکیده:
شواهدی از تاریخ صدر اسلام بر حضور زنان مسلمان در اجتماع و شرکت فعال آنان در عرصه های مختلف سیاسی٬ نظامی٬ فرهنگی و اجتماعی وجود دارد. رسول الله (ص) کوشیدند تا با تربیت مردم و مقرر کردن آداب خاص از یک سو٬ از تباه شدن نیروی زنان جلوگیری کنند و از سوی دیگر٬ مانع بروز وقایع ناگوار شوند.
به این ترتیب٬ در آموزه های قرآن و سنت٬ برای مشارکت اجتماعی زنان و در نتیجه اختلاط الزامی آنان با مردان در محیط اجتماعی٬ آدابی رقم خورده است.برخی از این آداب بین زنان و مردان مشترک است٬ مانند خیره نگاه نکردن٬ ستر عورت٬ گفتگوی سالم٬ خلوت نکردن٬ اجتناب از ملاقات طولانی و مکرر و برخی آداب ویژه ی زنان است٬ مانند پوشش بدن به استثنای صورت و دو دست تا مچ٬ خودآرایی نکردن٬ وقار در راه رفتن.
خلاصه ماشینی:
"برخی مفسران تأکید میکنند که دلیلی بر حصر آیه به زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وجودندارد و خطاب{/لستن کأحد من النساء/}در واقع تأکیدی است بر حفاظت بیشتر؛یعنیشما مثل دیگر زنان نیستید و به رسول خدا صلی الله علیه و اله انتساب دارید و سرمشق دیگران قرارمیگیرید،بنابراین واجب است که در امتثال این تکالیف کوشش بیشتری داشته باشید(زحیلی[بیتا]:ج 22،12،طباطبایی 1394:ج 16،308؛مطهری 1374:171-170)،و به این دلیل که تکلیف شما مؤکد است،پاداشتان نیز افزون خواهد بود(احزاب:31-30).
» برخی از مفسران با توجه به شأن نزول آیه و ارتباط این بخش از آیه با آیات قبل وبعد،آن را ویژۀ زنان رسول الله صلی الله علیه و اله دانستهاند(طبرسی[بیتا]:ج 8،337؛زحیلی[بیتا]:ج 22،87؛صادقی 1395:ج 22،192؛دروزه 1382:ج 7،410؛فضل الله1419:ج 18،340-339؛طباطبایی 1394:ج 16،368)؛اما روشن است که موردنزول نمیتواند شمول مفهومی آیه را محدود کند.
از جمله: «عن أبی عبد الله(علیه السلام)نهی رسول الله صلی الله علیه و اله أن یدخل الرجل علی النساء الابإذن اولیائهن»(حر عاملی 1413:ج 20،214،ح 25458؛کلینی[بیتا]:ج 5، 528،ح 1؛مشابه این روایت را ببینید در نوری طبرسی 1407:ج 14،281،ح1672 نیز نک.
وقار در سخن گفتن بر مبنای آنچه تاکنون آوردیم،دانستیم زنان و مردان باید نیکو و پسندیده سخن گویند ودر گفتگوهایشان،سخنان نامعمول و ناپسند به کار نبرند{/و قلن قولا معروفا/}(احزاب:32)؛اما قرآن کریم در اینباره رعایت ادب ویژهای را برای زنان مقرر کرده است و آناینکه افزون بر آنکه محتوای سخن جدی و پسندیده باشد،نباید صدای خود را نرم ونازک سازند و کلمات را به گونهای ادا کنند که موجب طمع بیماردلان و تحریک شهوتایشان شود(طبی 1403:ج 10،293؛زمخشری[بیتا]:ج 3،235؛طبرسی[بیتا]:ج 8،356؛طباطبایی 1394:ج 16،309)."